در کنار این هشدار، انجمن بلاکچین مجموعهای از راهکارهای اجرایی برای توسعه مدیریتشده صنعت ماینینگ ارائه کرده که مهمترین آنها شامل اعطای مشوق برای استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، افزایش ضریب محاسبه برق شبانهروزی از ۲۰ به ۳۵درصد برای مراکز دارای نیروگاههای سبز و امکان استفاده از بازار بورس انرژی برای تامین برق و گاز است. پیشنهادهایی نظیر تخصیص مزیتهای اقتصادی به مراکز ماینینگ بزرگمقیاس در مناطق اولویتدار، استفاده از گاز فلر به جای سوختهای فسیلی و ایجاد امکان اتصال نیروگاههای کوچکمقیاس استخراج به شبکه سراسری، از دیگر مواردی است که در این بیانیه به عنوان راهکارهای کاهش بار شبکه و مقابله با ماینینگ غیرمجاز مطرح شدهاند.
با توجه به هشدارهای اخیر نمایندگان کمیسیون انرژی مجلس درباره احتمال قطعی گسترده خطوط مخابراتی و اینترنتی در تابستان، کنترل فعالیتهای پرمصرف مانند استخراج رمزارز به یک اولویت فوری در مدیریت انرژی کشور تبدیل شده است. اکنون سوال کلیدی این است آیا وقت آن نرسیده که سیاستگذاری در این حوزه، به جای تمرکز بر ممنوعیتهای سلبی، به سمت تنظیمگری هوشمند و ترکیبی از مشوقها و نظارت فنی حرکت کند؟ آینده صنعت رمزارز در ایران، نه فقط در گروی سود اقتصادی، بلکه وابسته به تصمیماتی است که همزمان بتوانند امنیت انرژی، شفافیت اقتصادی و ثبات زیرساختی را تضمین کنند.
رشد زیرزمینی استخراج رمزارز و اثرات منفی آن بر اقتصاد کشور
بر همین اساس سیدمسیح علوی، مدیرعامل کرانه نیلگون تیس ویرا در خصوص اینکه چه عواملی باعث رشد تقاضا برای استخراج رمزارز در کشور شدهاند، در گفتوگو با «جهانصنعت» گفت: «تقاضا برای استخراج رمزارز در کشور افزایش یافته اما این افزایش بهطور قانونی نبوده است. براساس آمارهایی که شرکت توانیر ارائه داده و تخمینهایی که گاهی اعلام میشود، تقاضا برای استخراج رمزارز بیشتر شده است. با این حال، به دلیل وجود قوانین و تعرفههای نادرست، این تقاضا به جای اینکه مشوقی برای انجام قانونی فعالیتها و به دست آوردن سود برای دولت و مردم باشد، متاسفانه چنین نتیجهای ندارد. در حال حاضر ما از دو جهت در حال ضرر کردن هستیم؛ یکی اینکه سود حاصل از استخراج بهطور متمرکز نمیشود و با پرداخت تعرفههای برق، به حساب دولت واریز نمیشود تا در نهایت برای توسعه کشور یا صنعت برق صرف شود. این فرصت در حال از دست رفتن است. از طرف دیگر، رمزارز تولیدشده، مانند بیتکوین، به نهادهایی مانند بانک مرکزی و وزارت صنعت، معدن و تجارت مربوط میشود که متاسفانه مانع استفاده بهینه از این محصول در اقتصاد کشور هستند. باید توجه داشت که تنها شرکت توانیر یا وزیر نیرو مقصر نیستند بلکه یک رویکرد اشتباه در سطح دولت در خصوص صنعت استخراج رمزارز وجود دارد. در حالی که کشورهای دیگر از این صنعت بهرهبرداری کردهاند و با وضع قوانین و تعرفههای مناسب و فراهم کردن بسترهای سرمایهگذاری، از آن بهرهمند شدهاند. در کشور ما، متاسفانه وزارت نفت که مسوول تامین گاز است، وزارت نیرو که برق را تامین میکند و بانک مرکزی که هنوز پس از 7،6 سال نتوانسته سازوکار مناسبی برای استفاده از محصول نهایی ارائه دهد، همگی در ایجاد این وضعیت دخیل هستند. تمامی این عوامل باعث ایجاد سرخوردگی در کسبوکارهای قانونی شده و در نهایت منجر به رشد بیسابقه استخراج رمزارز بهصورت غیرقانونی و زیرزمینی شده است.»
علل اصلی خاموشیها در کشور
علوی در خصوص اینکه ماینینگ تا چه حد در افزایش خاموشیهای برق، بهخصوص در فصل تابستان نقش دارد، گفت: «همانطور که پیشتر در آمارها نشان داده شده، نمیتوان استخراج زیرزمینی را عامل اصلی خاموشیها در کشور دانست. اگر شاهد رشد بیرویه این پدیده هستیم، باید علت آن را در سیاستگذاریها و قوانین نادرستی که توسط دولت، بهویژه وزارت نیرو، نفت و سایر نهادها وضع شده، جستوجو کرد. در خصوص برق، به عنوان مثال در تابستان سال گذشته، تولید برق کشور به حدود 87هزار مگاوات رسید که تنها بین هزار تا هزار و پانصد مگاوات از این میزان بهطور غیرقانونی برای استخراج رمزارز (ماینینگ) استفاده شد؛ این مقدار تنها حدود یک درصد از کل برق تولیدی کشور را تشکیل میدهد، بنابراین این مقدار برق نمیتواند علت خاموشیها در کشور باشد. خاموشیها در کشور بیشتر به دلیل پایین بودن راندمان نیروگاههاست. راندمان نیروگاههای کشور باید بیش از 40درصد باشد اما در حال حاضر کمتر از 35درصد است که یکی از دلایل عمده خاموشیها به شمار میرود. علاوه بر این، مصرف بالای سوخت در نیروگاهها نیز یکی از دلایل دیگر است. موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد، وضعیت فرسوده خطوط انتقال برق بوده که متاسفانه هزینههای لازم برای توسعه و تعمیرات آنها به درستی انجام نشده است. اتلاف برق در خطوط انتقال که بین 10 تا 20درصد از برق کشور را هدر میدهد، یکی دیگر از دلایل کاهش کارایی سیستم برقرسانی است.»
علوی در ادامه گفت: «مجموعه این مسائل نشاندهنده این است که ریشه اصلی قطعی برق در کشور کجاست. مورد دیگری که باید به آن پرداخته شود، وضعیت اقتصادی صنعت برق بوده که متاسفانه دچار مشکلات زیادی است. یکی از دلایل این مشکل، دولتی بودن تمامی مراحل تولید، انتقال، توزیع و فروش برق است. فروش برق در حال حاضر در دست مجموعه توانیر بوده اما طبق برنامه هفتم توسعه، دولت موظف است تا از فروش برق خارج شود و این مسوولیت را به شرکتهای بخش خصوصی واگذار کند، بنابراین توسعه سریع این بخش و واگذاری فروش برق به بخش خصوصی میتواند تا حد زیادی مشکل نقدینگی نیروگاهها را حل کند.»
خودتحریمی در جذب سرمایه خارجی
علوی در پایان خاطرنشان کرد: «بارها گفته شده که کشورهای حاشیه خلیجفارس نمونههای مناسبی از عزم جدی در جذب سرمایهگذاری خارجی هستند. این کشورها در زمینههای مختلف، ازجمله صنعت استخراج رمزارز و سایر حوزههای مرتبط با کریپتوکارنسی، موفق عمل کردهاند. متاسفانه در کشور ما با وجود منابع فراوان، فرصتهای اقتصادی زیادی وجود دارد که میتوانستیم از آنها برای پیشرفت استفاده کنیم اما متاسفانه چنین بهرهبرداری از منابع موجود صورت نمیگیرد. مسوولان کشور هنوز رویکرد مناسبی برای بهرهبرداری از این فرصتها و مزایای اقتصادی در صنعت استخراج ندارند. از سوی دیگر، در سالی قرار داریم که باید سرمایهگذاری در حوزه تولید صورت گیرد. سوال اینجاست که چه نوع رویکردی باید در نظر بگیریم تا بتوانیم سرمایه جذب کنیم؟ در صنعت استخراج، بیشتر شاهد دفع سرمایه هستیم تا جذب آن. در زمینه سرمایهگذاری، متوجه شدهایم که با وضع قوانینی نظیر گواهیهای صرفهجویی، مانع ورود سرمایهگذاران به صنعت استخراج رمزارز میشویم. نباید فراموش کرد که این صنعت بود که بازار برق سبز را رونق داد، بنابراین زمانی که امکان سرمایهگذاری وجود دارد و میتوانیم آن را جذب کنیم اما خودمان مانع آن میشویم، در حقیقت در حال خودتحریمی هستیم.»
در نهایت با مرور وضعیت صنعت استخراج رمزارز و چالشهای موجود، به وضوح میتوان گفت که ایران در استفاده از پتانسیلهای اقتصادی این صنعت، بهویژه در جذب سرمایهگذاریهای خارجی، به شدت ناکام مانده است. کشورهای همسایه در حاشیه خلیجفارس با اتخاذ رویکردهای بهروز و قوانین کارآمد، توانستهاند به سرعت در این عرصه پیشرفت و از این صنعت بهرهبرداری کنند اما در ایران به دلیل سیاستگذاریهای اشتباه، نبود رویکردهای هوشمندانه و قوانین محدودکننده، نهتنها از این فرصتها بهرهای برده نشده بلکه موانعی همچون فرسودگی زیرساختها، قوانین ناکارآمد و عدم توجه به نیازهای واقعی صنعت باعث شده سرمایهها از کشور خارج شوند و بازارهای غیرقانونی رشد کنند.
اگر این وضعیت ادامه یابد، نهتنها صنعت استخراج رمزارز به عنوان یک فرصت اقتصادی از دست خواهد رفت بلکه ایران در رقابتهای جهانی به عقب خواهد افتاد و در نهایت خود را از بسیاری از فرصتهای اقتصادی محروم خواهد کرد.