فولادسازی پوسکو یک نمونه برجسته در زمینه پروژه‌های توسعه‌ای است که به‌رغم بدبینی جامعه بین‌المللی به موفقیت بزرگی در زمینه فولادسازی به لحاظ کمی و کیفی رسید. روند احداث پوسکو از ایده تا اجرا و در نهایت موفقیت آن در کلاس جهانی، نتایج ارزشمندی برای کشورهای در حال توسعه به همراه آورد و این موضوع باعث شده تا بسیاری از تحلیلگران برای تدوین صنعت توسعه صنعتی در بخش فولادسازی به سراغ بنچ‌مارک پوسکو بروند.

اما توسعه فولادسازی در کره همراه با چالش‌های فراوانی بود؛ عزم سیاستگذاران کره‌ای برای ایجاد صنعت فولادی بزرگ، جدی بود و بروز چالش‌های متعدد در این مسیر مانع دستیابی به آن رویای بزرگ نبود. پروژه POSCO به ما می‌آموزد که با وجود کمبود سرمایه و منابع فنی، امکان‌سنجی یک پروژه توسعه، زمانی می‌تواند تضمین شود که کشور مادر فناوری مورد نیاز خود را از خارج مطابق با شرایط خود انتخاب، تنظیم و بهبود بخشد. در این میان، خصوصیات و شرایط منابع خارجی به عنوان بخشی از همکاری‌های توسعه می‌تواند برای کشورهای دریافت کننده، امکان غلبه بر مشکلات به ظاهر غیرقابل حل و تامین سرمایه را فراهم سازد.

سیر صنعت فولاد کره

توسعه صنعت فولاد یکی از ضروریات، توسعه صنعتی کره در طول سالیان گذشته بود؛ سیاستمداران این کشور به ضرورت توسعه فولادسازی به لحاظ کمی و کیفی باور داشته و نقشه راهی در این مسیر تبیین کردند. تحقق نقشه توسعه فولادسازی در کره با موانع متعددی مواجه بود، به‌نحوی که پروژه احداث یک واحد فولادی مدرن در این کشور بارها پیش از آغاز متوقف شد اما این موانع و شکست‌ها باعث نشد که کره‌جنوبی، رویای توسعه صنعت فولاد را کنار بگذارد. اولین طرح احداث یک واحد بزرگ فولادی در کره جنوبی پس از پایان جنگ در دهه 1950 و همزمان با فضای بازسازی اقتصادی در این کشور مطرح شد؛ با این حال تا ابتدای دهه 1960 تحرک جدی در زمینه تحقق این هدف انجام نشد و فولادسازی در این کشور به شکل محدود و سنتی خود باقی ماند.

در ژوئن 1957 اولین پیشنهاد ساخت یک واحد بزرگ و مدرن فولادی در کره جنوبی در منطقه موخو ارائه شد و اجرای این پروژه به تامین هزینه 3 میلیون دلاری نیاز داشت، کره‌ای‌ها به دنبال تامین سرمایه مورد نیاز از طریق آژانس همکاری بین‌المللی ایالات‌متحده (ICA) بود. با این وجود تردید واشنگتن در اجرایی بودن این پروژه مانع از آن شد که این پیشنهاد به مرحله عمل برسد.

در ادامه در اوت 1958، وزارت بازرگانی و صنعت کره پیشنهاد دیگری را برای توسعه فولادسازی در این کشور طراحی و ارائه کرد، این طرح شامل احداث یک کارخانه فولاد یکپارچه، با قابلیت تولید سالانه 200 هزار تن فولاد در منطقه یانگ بود، سرمایه خارجی مد نظر برای اجرای این پروژه برابر 37 میلیون و 450 هزار دلار بود اما عدم تحقق سرمایه‌گذاری خارجی مورد نظر باعث شد تا این طرح نیز بی‌نتیجه به پایان برسد.

در سال 1960، جمهوری دوم کره شکل گرفت و سیاستگذاران کره در این زمان اولین برنامه توسعه 5 ساله این کشور را تدوین کردند. در سند اول توسعه کره، بر لزوم احداث یک واحد بزرگ فولادی در این کشور تاکید شد. با این حال دولت در راس کار با کودتای نظامی به سرعت منحل شد و به این ترتیب سومین طرح پیشنهادی برای توسعه فولادسازی در این کشور نیز بی‌نتیجه ماند. با روی کار آمدن رهبران جمهوری سوم کره و تثبیت دولت، مجدد احداث یک واحد فولادی در این کشور مدنظر قرار گرفت. در طرح پیشنهادی جدید نیز بر تامین سرمایه از شرکت‌های آلمانی و آمریکایی تاکید شد، اما تلاش دولت برای جذب سرمایه‌گذاران خارجی مجددا بی‌نتیجه ماند. اگرچه غربی‌ها امکانات و سرمایه لازم را برای حمایت از تاسیس یک واحد بزرگ و مدرن فولادی در کره داشتند، اما واهمه از شکست این پروژه باعث شد تا تمایلی به سرمایه‌گذاری در این خصوص نداشته باشند. این در حالی بود که وضعیت کره به لحاظ توان علمی و فنی نیز به نحوی نبود که بدون کمک خارجی امکان توسعه صنعت فولاد را داشته باشد.

همزمان با ارائه طرح‌های مختلف در زمینه توسعه صنعت فولاد در کره و دست رد غرب برای تامین مالی و فنی این پروژه‌ها، فولادسازی در سایر نقاط دنیا به سرعت پیش می‌رفت. کشورهای اروپایی صنایع فولادی خود را تقویت کرده و بر میزان تولید فولاد در دنیا افزوده شد. این رشد تولید فولاد در دنیا همزمان با جهش تقاضا رقم خورد. این در حالی بود که در این زمان تقاضا برای فولادسازی در کره جنوبی نیز جهشی قابل ملاحظه‌ای داشت و همین رشد تقاضا نیز مزید بر علت شد تا کره‌جنوبی، رویای احداث یک واحد مدرن فولادی را با جدیت بیشتری دنبال کند.

رویای احداث یک واحد مدرن فولادی در کره در طول برنامه پنج‌ساله اول این کشور محقق نشد؛ در ژوئیه 1966 برنامه پنج‌ساله دوم توسعه کره جنوبی تدوین شد و در آن طرح ساخت یک واحد فولادی با ظرفیت تولید سالانه 500 هزار تن فولاد تا سال 1971 نیز در نظر گرفته شد. در این طرح تاکید شد که تامین سرمایه این پروژه با کمک ژاپن، آلمان و آمریکا انجام شود، در این راستا ظرف سال 1966 گروه شرکای بین‌المللی فولاد کره موسوم به KISA شکل گرفت. نمایندگان هفت شرکت فولادی از کشورهای ایالات متحده، آلمان، انگلستان و ایتالیا در این گروه حاضر بوند. گروه KISA به بررسی طرح احداث واحد فولادی در کره جنوبی پرداخت. این بررسی‌ها 2 سال به طول انجامید اما در نهایت بدبینی سرمایه‌گذاران نسبت به نتیجه‌بخش بودن این پروژه باعث شد تا این گروه در سال 1969 منحل شده و طرح ساخت کارخانه فولاد در کره در نقطه صفر باقی بماند.

ناکامی‌های غیرمنتظره کره جنوبی از مشارکت با غرب در ساخت یک واحد فولادی باعث شد تا هیات برنامه‌ریزی اقتصادی کره در ژوئن 1969، به تدوین طرحی جدید برای ساخت یک واحد فولادی در این کشور با تکیه بر تامین سرمایه از ژاپن بپردازد؛ این طرح پوسکو نام گرفت. ظرفیت در نظر گرفته شده برای احداث فولاد پوسکو تولید سالانه یک میلیون تن محصول در فاز ابتدایی بود. با وجود این سیاستمداران کره این مرتبه به سرعت به این نتیجه رسیدند که تامین مالی از ژاپن نیز به دشواری تامین مالی از غرب است، بنابراین دولت کره تصمیم گرفت به جای جست‌وجوی سرمایه‌گذار ژاپنی از صندوق جبران خسارت ژاپن برای کره (JRF) برای تامین مالی احداث یک واحد فولادی استفاده کند. پس از چند دور مذاکره، سرانجام دولت کره و ژاپن در دسامبر 1969 به توافق اساسی در زمینه تامین مالی احداث یک واحد فولادی در کره جنوبی از محل صندوق جبران خسارت ژاپن رسیدند. سرمایه موردنظر برای ساخت این پروژه برابر 123 میلیون دلار برآورد شد. به این ترتیب فاز اول پروژه پوسکو با ظرفیت تولید سالانه یک میلیون تن فولاد در سال ظرف ژوئیه 1973 کلید خورد، این طرح پس از 3 سال به پایان رسید و در ادامه فازهای دوم، سوم و چهارم آن نیز بدون وقفه آغاز شد و پیش رفت به‌نحوی که ظرفیت فولادسازی پوسکو به تولید سالانه 9میلیون و 100هزار تن محصول در سال 1982 رسید. موفقیت کره در ساخت و تولید فولاد در پوسکو باعث شد تا دولت کره ساخت دومین مجتمع فولادی این کشور در گوانگ یانگ را در سال 1982 آغاز کرده و به این ترتیب این واحد فولادی با ظرفیت تولید سالانه 11میلیون و 400 هزار تن محصول تا اکتبر 1992 تکمیل شود.

مرور تاریخ صنعت فولادسازی در کره‌جنوبی از چالش‌های گسترده سیاستگذاران این کشور در این مسیر حکایت دارد، با وجود این عزم کره‌ای‌ها برای توسعه فولادسازی جدی بود و چالش‌های متعدد در این مسیر نتوانست آنها را متوقف کند.

تقویت اقتصاد کره با راه‌اندازی پوسکو

با پیشروی پروژه‌های فولادی کره، که با آغاز احداث پوسکو در ابتدای 1970 آغاز شد و تا دهه 1990 میلادی ادامه یافت؛ شکاف سرمایه و دانش فنی میان کره و سایر اقتصادهای پیشرفته کاهش یافت. در حالی که دو سوم هزینه پروژه پوسکو در ابتدای کار از منابع خارجی تامین می‌شد، این نسبت در طول زمان به کمتر از 50 درصد رسید، به نحوی که کره جنوبی توانست 50 درصد منابع مالی فاز چهارم پروژه پوسکو را از منابع داخلی این کشور تامین کند. در عین حال کره جنوبی در دهه 1980 اقدام به ساخت کارخانه‌های فولادی دیگر با بودجه داخلی و وام‌های خصوصی کرد. در زمان ساخت پروژه پوسکو سهم کالا، تجهیزات و ماشین‌آلات تولید داخلی در این پروژه تنها 5/12درصد بود اما در زمان اجرای فاز چهارم پوسکو سهم تجهیزات و کالای داخلی از اجرای این پروژه به 60درصد رسید. به این ترتیب باید اذعان کرد که احداث یک واحد فولادی در کره‌جنوبی اگرچه در گام اول هزینه‌زا بود، اما در ادامه باعث توانمندی اقتصادی و فنی این کشور شد.

آغاز و پایان حمایت دولتی

شاید مهم‌ترین نتیجه‌ای که کشورهای در حال توسعه می‌توانند از روند توسعه پوسکو به دست آورند، نقش غیرقابل انکار سیاستگذاران در توسعه صنعتی کشور است. پروژه پوسکو با حمایت کامل دولتی احداث شد، روند توسعه پوسکو بیانگر آن است که حمایت دولتی برای ایجاد زیرساخت‌های مورد نیاز برای تقویت و محافظت از صنعت، ضرورتی غیرقابل انکار در کشورهایی در حال توسعه است. اجرای پروژه‌های توسعه‌ای بزرگ در کشورهای در حال توسعه که عموما با چالش تامین مالی و فنی مواجه هستند به همکاری مستقیم و غیرمستقیم دولت نیاز دارد و در واقع بخش‎خصوصی به تنهایی توان غلبه بر چالش‌های موجود را ندارد. در این شرایط نکته حائز اهمیت آن است که حمایت دولتی تا چه زمانی ادامه یابد و دولت چه زمانی می‌تواند امتیازات ارائه شده به صنایع را باز پس‌ گیرد تا کارآیی بازار حفظ شود.

لزوم توسعه فولادسازی در ایران نیز در سال‌های گذشته همواره مورد تاکید سیاستگذاران صنعتی کشور بوده به‌نحوی که در برنامه‌های توسعه‌ای ایران نیز بر افزایش ظرفیت‌سازی در صنعت فولاد کشور تاکید شده است. اما تفاوت ایران و کره‌جنوبی در مسیر توسعه فولادسازی به تفاوت در رویکرد دولت‌ها در حمایت از فولادسازان بازمی‌گردد. دولت کره برای سالیان متمادی حمایتی همه‌جانبه از صنایع فولادی داشت به‌نحوی که این صنایع به مرحله بلوغ و توسعه برسند، اما سیاستگذاران داخلی به صنایع مختلف کشور از جمله بخش فولاد نگاهی درآمدی دارند. سیاستگذاران داخلی نه‌تنها حمایت مستقیمی از فولادی‌ها در مسیر رشد تولید نداشته‌اند که در ایفای وظایف اصلی خود نظیر تامین زیرساخت نیز کوتاهی کرده‌اند و استمرار این رویه در طول سالیان متمادی باعث شده تا از توان فولادی‌ها در مسیر توسعه و تولید کاسته شود.

 

راضیه احقاقی

ماهنامه کارخانه