فروردین امسال بود که دولت اعلام کرد «ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی برای واردات گوشت قرمز منتفی شده است و از این پس این محصول پروتئینی با هدف حذف رانت و یکسانسازی نرخها با ارز نیمایی وارد خواهد شد.» دلیل دولت برای قطع ارز دولتی برای واردات گوشت این بود که پرداخت ارز 4200 تومانی برای واردات گوشت قرمز، نه تنها قیمت این کالا را کاهش نداد بلکه با دوقیمتی شدن گوشت، سوءاستفاده از واردات و توزیع آن افزایش یافت، گوشت یارانهای بهدست گروههای هدف نرسید و رانت زیادی پیرامون آن در داخل شکل گرفت.
بعد از گوشت 3 کالای دیگر کره، حبوبات و چای از دریافت ارز 4200 تومانی خارج و واردات آن مشمول دریافت ارز نیمایی شد. بر اساس آمار وزارت جهاد کشاورزی سال گذشته در قبال تخصیص ارز دولتی به نهادههای بخش کشاورزی، نهادههای دامی و کالاهای اساسی، میزان واردات این کالاها به ۱۲ میلیارد دلار رسید. 12 میلیارد دلاری که بهصورت هدفمند توزیع نمیشود و سهمی هم در تقویت قدرت خرید مردم نداشته است، چرا که با وجود تخصیص منابع دولت همچنان با قیمت بالا در اختیار مردم قرار میگیرد. جدای از این، منابع ارزی استراتژیک بانک مرکزی نیز در شرایط کنونی اتلاف میشود.
دولت با هدف حمایت از مصرفکنندگان داخلی به تولید برخی از کالاهای اساسی و مصرفی مردم یارانه میدهد تا این محصولات با قیمت ارزانتری به دست آنها برسد، اما این اقدام برای مثال در مورد واردات گوشت قیمت آن را کاهش نداد بلکه با قطع ارز دولتی و کاهش رانت در واردات، قیمتها در بازار متعادلتر شد. در خصوص کاهش نیافتن قیمت کالاها با وجود تخصیص ارز دولتی رضا رحمانی، وزیر صنعت، معدن و تجارت میگوید: «سال گذشته با توجه به نوساناتی که در بازار ارز رخ داد، دولت تصمیم به اختصاص ارز ارزانقیمت ترجیحی به نرخ 4200تومان به برخی از کالاها گرفت؛ اما در این بین با توجه به رانتهای ایجاد شده و عدم کاهش قیمت کالاهای مشمول ارز ترجیحی در بازار و رشد روزافزون نرخ آنها، برخی از متولیان امر، توصیه به حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی از نظام پولی کشور داشتند.»
مقایسه قیمتها قبل و بعد از تخصیص و حذف ارز دولتی
هدف دولت از پرداخت ارزیارانهای برای واردات برخی کالاهای استراتژیک حمایت از دهکهای متوسط و پایین جامعه است. با وجود اینکه برخی براین باورند که حذف ارز ترجیحی برای واردات این کالاها در افزایش قیمت آنها تأثیر دارد، اما آنطور که آمارها نشان میدهد حذف ارز 4 کالا موجب شوک قیمتی نشده و حتی شتاب افزایش قیمتها کند شده است. برخی هم براین باورند که شاید در کوتاه مدت خروج کالاها از سبد ارز 4200 سبب تغییرات قیمتی شود اما در میان مدت براساس سازوکارهای عرضه و تقاضا تثبیت میشود.
بهزعم بسیاری از کارشناسان همانطور که تخصیص ارز دولتی به کالاها نباید مشمول تمام دهکهای درآمدی باشد، قطع ارز آن نیز نباید شامل تمام گروهها باشد. کارشناسان پیشنهاد میدهند دولت برای واقعی شدن قیمتها ارز ترجیحی را قطع کند، اما در عوض به گروههای هدف(کم درآمد جامعه) یارانه مستقیم بپردازد تا سبد هزینه خانوار دهکهای هدف تحت تأثیر قرار نگیرد. تحلیگران اقتصادی براین نکته تأکید میکنند، خروج کالاها از سبد ارز 4200 تومانی به معنی پایان مسئولیت دولت نیست بلکه حذف در برابر ترمیم قدرت خرید کمدرآمدهاست.
تجربه بعد از خروج
بر اساس آمار سازمان حمایت، با حذف ارز دولتی 4 گروه کالایی روند شتاب افزایش قیمتها در چهار گروه کالایی کند شده است. این آمار نشان میدهد درصد افزایش قیمت یک کیلو چای خارجی در 30 تیرماه امسال نسبت به روز مشابه سال قبل 65 درصد است اما درصد افزایش قیمت آن در آخر تیر نسبت به ماه گذشته 18 درصد است و نوسانات آن تثبیت میشود. میانگین افزایش قیمت کره نیز در همین روز نسبت بهروز مشابه سال قبل 4.6 درصد است. قیمت لوبیا چیتی نیز با اینکه نسبت بهروز مشابه سال قبل 40 درصد افزایش قیمت دارد اما با کند شدن رشد قیمت، نرخ رشد لوبیا چیتی نسبت به ماه قبل 3.2 درصد است. در نخود رشد قیمتی منفی و نسبت به ماه قبل رشد قیمت منفی 1.6 درصد است. قیمت گوشت نیز که در زمان توزیع گوشت وارداتی با ارز دولتی به حدود 110 هزارتومان رسیده بود، بعد از قطع ارز دولتی، رشد قیمتی آن متوقف شده و در برخی مناطق قیمت آن تا 5 درصد هم کاهش دارد.
افزایش انگیزه برای صادرات
با توجه به اظهارات متولیان تأمین کالا در این خصوص که ارز دولتی انتظار افزایش نیافتن قیمت کالاها را برآورده نکرد، کارشناسان اقتصادی این موضوع را مطرح میکنند که هزینه یارانه دولتی که برای کالاهای وارداتی پرداخت میشود، بهسمت بخش تولید و سرمایهگذاری هدایت شود تا با افزایش تولید، صادرات نیز رونق بگیرد و ارز حاصل از صادرات دوباره وارد کشور شود.
محمد لاهوتی، عضو کمیته ارزی اتاق بازرگانی میگوید «بر اساس اعلام بانک مرکزی، واگذاری پروانه صادرات، 268 درصد و تأمین ارز واردات از محل صادرات هم 118 درصد افزایش داشته است. با توجه به اینکه افزایش قیمت ارز صادرات را مزیت دار کرده است، افزایش سرمایهگذاری در بخش تولید نیز منجر به تولید بیشتر و در نتیجه افزایش صادرات حاصل از تولید بیشتر خواهد شد.»
فعالان اقتصادی معتقدند با حمایت از بخش تولید سرمایهگذاران نیز جذب این بخش میشوند و هر چه تولید بیشتر باشد صادرات نیز رونق بیشتری دارد بنابراین تولید و صادرات در کنار هم انگیزهها را برای سرمایهگذاری در کشاورزی بیشتر میکند.
پرداخت تسهیلات اشتغالزایی
یکی دیگر از برنامههای جذب سرمایه در بخش کشاورزی پرداخت تسهیلات ارزان قیمت در این بخش است که توجه فعالان اقتصادی را برای ورود به سرمایهگذاری در بخش کشاورزی جلب کرده است. سال گذشته پرداخت تسهیلات اشتغالزایی ۱.۵ میلیارد دلاری در قالب قانون توسعه اشتغال پایدار در مناطق روستایی و عشایری از محل صندوق توسعه ملی، بهتصویب رسید که براساس اظهارات معاون اقتصادی وزیر جهاد کشاورزی «تا کنون مبلغ ۸ هزار میلیارد تومان از محل این قانون برای اجرای ۳۶ هزار طرح تولیدی در زمینههای گلخانه، گیاهان دارویی، شیلات و آبزیان، صنایع تبدیلی و تکمیلی و... تخصیص و برای ۸۰ هزار نفر شغل پایدار ایجاد شده است. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، سهم اشتغال روستایی از کل اشتغال کشور در سال ۹۷ از ۵.۵ درصد به ۲۳ درصد افزایش یافته که از آثار اجرای این طرح بوده است.
یارانه تولید بجای واردات
آمار بخوبی نشان میدهد افزایش سرمایهگذاری در بخش کشاورزی چه تأثیری بر کل اقتصاد دارد. در سالهای اخیر سیاستگذاران پرداخت یارانه به نهادههای تولید مانند یارانه کود و سم، تجهیزات و ادوات کشاورزی، بذر، انرژی و... تلاش کردهاند با وجود مشکلاتی مانند خشکسالی و تغییر اقلیم، کشاورزی و تولید را توجیه پذیر کنند.
آمار بخش کشاورزی اهمیت سرمایهگذاری و پرداخت یارانهها به این بخش را بهتر نشان میدهد. سالانه ۱۲۲ میلیون تن محصولات کشاورزی در کشور تولید میشود و سه میلیون و ۶۵۰ هزار نفر بهره بردار در این بخش اشتغال دارند که به گفته معاون اقتصادی وزیر جهاد کشاورزی «با احتساب خانوارهای آنان نزدیک به ۲۰ میلیون نفر از جمعیت کشور از بخش کشاورزی ارتزاق میکنند.» بنابراین افزایش سرمایه بخش کشاورزی از محل هزینههایی مانند قطع پرداخت ارز دولتی برای واردات برای بخش قابل توجهی از جمعیت کشور اشتغالزایی دارد.
هدایت منابع یارانهای
مجتبی فالوج
معاون مؤسسه پژوهشهای برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی
حذف ارز 4200 تومانی در مواردی تولید را دچار مشکل میکند، ما معتقد هستیم حذف ارز در این موارد نباید اتفاق بیفتد. برای مثال حذف ارز دولتی برای نهادهها، تجهیزات، ادوات و بذور که پایه و مبنای تولید است، تولید را دچار مشکل و ناهماهنگی میکند و افزایش قیمت نامتعارف را بهدنبال دارد. همچنین قطع ارز در بخش نهادههای تولید عدم اطمینان به تولید را ایجاد میکند، اعتماد به تولید دچار خدشه میشود و قیمت محصول نهایی افزایش قابل توجهی پیدا میکند. اما اختصاص ارز 4200 تومانی به محصولات نهایی سرکوب قیمتها را بهدنبال دارد. اگر قرار است قیمت سرکوب شود تولید در آتیه دچار مشکل میشود. باید در کشور تصمیم جدیدی گرفته شود که بخشهای مولد تحتالشعاع واردات کالا با ارز 4200 تومانی قرار نگیرد. تصمیم دولت برای قطع ارز برخی کالاها مانند گوشت، حبوبات، کره، چای و احتمالاً کالاهایی دیگر در آینده بدون شک رونق تولید، سرمایهگذاری و در نتیجه افزایش صادرات و افزایش انگیزه در تجارت را در پی خواهد داشت. در تمام دنیا تجربه شده که اگر به کالایی یارانه اختصاص یابد یا کالایی دو نرخی باشد حتماً فساد و رانت در تجارت آن کالا رواج پیدا میکند. افرادی با استفاده از رانت اطلاعاتی به فرصتهای کاذب ضد اقتصادی دست پیدا میکنند. فاصله نرخ ارز واقعی و الزامی این مسائل را ایجاد میکند.
حمایت از گروههای هدف
مجید حسنی مقدم
مدیرکل دفتر بازرگانی وزارت جهاد کشاورزی
حذف ارز ترجیحی واردات برخی کالاها و جایگزینی آن با ارز نیمایی چند اثر مثبت داشت کاهش فساد و رانت، کاهش خروج کالا از شبکه توزیع و کاهش قاچاق از جمله اثرات مثبت این اقدام بود. باید اجازه بدهیم روند تعیین قیمت بر اساس فرآیند بازار پیش برود اما قطع ارز دولتی فشار بر اقشاری از جامعه را بیشتر میکند و این کالاها ممکن است از سبد هزینهای برخی خانوارها خارج شود. اما واقعیت این است که دولت در بلند مدت نمیتواند برای واردات کالاهای اساسی ارز اختصاص دهد اما میتواند با قطع ارز، حمایتهایی از گروههای هدف به عمل آورد. قیمتها در بازار رابطه مستقیمی با میزان درآمدها دارد، وقتی سطح درآمد به میزان تورم افزایش نداشته باشد راهکار این نیست که ارز ارزان قیمت برای واردات و کنترل قیمت کالاها پرداخت شود بلکه راهکار حمایت از اقشار آسیب پذیر است نه اینکه به بهانه حمایت از این اقشار، از تعادل قیمتی در بازار جلوگیری شود. نگاهی به قیمتها قبل و بعد از تخصیص ارز دولتی نیز نشان میدهد پرداخت ارز دولتی مانع از افزایش قیمتها نشد اما قطع ارز نیز شوکهای قیمتی به همراه نداشت؛ بلکه با تعادل بازار شتاب افزایش قیمت روند کندی در پیش گرفته است.