دیبا حاجیها- حجم معاملات بازار بورس به 28میلیارد ورقه سهم رسید و ارزش معاملات آن نیز معادل 6/25هزار میلیارد تومان بود. سرانه خرید به 61میلیون تومان و سرانه فروش به 65میلیون تومان رسید که نشان از خروج پول به میزان 302میلیارد تومان دارد. بخش عمدهای از خروج پول بازار مربوط به صندوقهای درآمد ثابت(276 میلیارد تومان) و گروه بانکی (200میلیارد تومان)بود. همچنین در سمت خرید حقیقیها، ارزش خرید 8/14هزار میلیارد تومان و ارزش فروش آنها 2/15هزار میلیارد تومان بود و در سمت فروش قرار گرفتند. در سوی دیگر، حقیقیها با ارزش خرید 2/10هزار میلیارد تومان و ارزش فروش 8/9هزار میلیارد تومان در سمت خرید قرار داشتند.
نمادهای شاخصساز مانند فارس، فملی، شبندر، فولاد و وصندوق با عملکرد مثبت خود به رشد شاخص کل کمک کردند، در حالی که نمادهایی مانند شستا و شپنا با تاثیر منفی بر شاخص، مانع از رشد بیشتر آن شدند. این نمادهای بزرگ با وزن بالا در بازار میتوانند تاثیر زیادی بر روند کلی بازار داشته باشند. به طور کلی، به نظر میرسد که کانال2800000واحد کاملا در تسلط بازار قرار دارد.
در صندوقها چه گذشت؟
در بخش صندوقها، صندوقهای سهامی با ارزش معاملاتی 7/9هزار میلیارد تومان به فعالیت خود ادامه دادند. در این صندوقها، سرانه خرید 151میلیون تومان و سرانه فروش 165میلیون تومان بود. همچنین ورود پول به میزان 36میلیارد تومان در این صندوقها مشاهده شد که نشاندهنده وضعیت مثبت و استقبال سرمایهگذاران از ریسک در شرایط فعلی بازار است.
صندوقهای درآمد ثابت با ارزش معاملاتی معادل 10هزار میلیارد تومان روز خود را به پایان رساندند. سرانه خرید در این صندوقها 96میلیون تومان و سرانه فروش 94میلیون تومان بود و در مجموع شاهد خروج پول 276میلیارد تومانی از این صندوقها بودیم. خروج پول از این ابزار فاقد ریسک به سمت صندوقهای سهامی و اهرمی نشاندهنده خروج پول ریسکگریز از بازار در دوره رونق فعلی است.
صندوقهای اهرمی به دلیل ریسک بیشتر و پتانسیل بازدهی بالاتر توجه زیادی را به خود جلب کردند و ارزش معاملاتی معادل با 7/3هزار میلیارد تومان را به ثبت رساندند. سرانه خرید در این صندوقها 218میلیون تومان و سرانه فروش 265میلیون تومان بود. با این حال ورود پول به این صندوقها به میزان 153میلیارد تومان ثبت شد که نشاندهنده توجه و استقبال سرمایهگذاران از این نوع صندوقهاست.
در صندوقهای طلا ارزش معاملات به 5/1هزار میلیارد تومان رسید و سرانه خرید 46میلیون تومان و سرانه فروش نیز 64میلیون تومان گزارش شد. این صندوقها در مجموع شاهد ورود پول به میزان 188میلیارد تومان بودند که نشاندهنده تداوم تمایل سرمایهگذاران به سرمایهگذاری در بازار طلا در رشد اخیر بازار جهانی است.
صندوقهای املاک و مستغلات با ارزش معاملاتی 372میلیارد تومان روز معاملاتی را به پایان بردند. سرانه خرید این صندوقها 78میلیون تومان و سرانه فروش 93میلیون تومان بود که منجر به خروج سهمیلیارد تومان پول از این صندوقها شد.
در صندوقهای کالایی، ارزش معاملات به 63میلیارد تومان رسید. سرانه خرید این صندوقها 19میلیون تومان و سرانه فروش 36میلیون تومان بود و خروج پول در این صندوقها به 12میلیارد تومان رسید. این خروج پول میتواند نشاندهنده کاهش علاقه سرمایهگذاران به بازار کالاها، بهویژه در شرایطی باشد که پتانسیل کسب سود از ابزارهای پرریسک بیشتر است.
در نهایت، صندوقهای مختلط که ترکیبی از سهام، اوراق مشارکت، طلا و سایر داراییها را در اختیار دارند، ارزش معاملاتی 15میلیارد تومان را به ثبت رساندند. سرانه خرید این صندوقها 25میلیون تومان و سرانه فروش 36میلیون تومان بود و در مجموع شاهد خروج پول دومیلیارد تومانی از این صندوقها بودیم.
فرابورس همچنان سبزپوش
در بازار فرابورس دیروز، شاخص کل با رشد ۱۲۳واحدی به رقم 298/26واحد رسید که رشدی معادل 47/0درصد را نشان میدهد. این رشد نشاندهنده تداوم روند صعودی این بازار و حفظ تعادل در میان نمادهای مختلف است. به طور خاص، شاخص کل هموزن فرابورس نیز شاهد رشد ۱۴۰۱ واحدی بود و به رقم 926/152واحد رسید که افزایش 92/0درصدی را ثبت کرد. این رشد بیانگر عملکرد مثبت اکثر نمادها در فرابورس است که بهویژه در بخشهایی از بازار که به طور هموزن رشد داشتهاند، قابل توجه است.
در این روز، نمادهای هرمز، خنور، سامان، بپاس و ساوه با تاثیر مثبت خود بر شاخص کل فرابورس موجب افزایش این شاخص شدند. این نمادها به طور عمده در بخشهای مختلف بازار حضور داشتند و با رشد قیمت خود توانستند نقش مهمی در حرکت مثبت شاخص ایفا کنند. از سوی دیگر، نمادهای وسپهر و وهور با تاثیر منفی خود، مانع از رشد بیشتر شاخص کل فرابورس شدند و در مجموع روند رشد شاخص را محدود کردند. با این حال، تاثیر منفی این نمادها بهگونهای نبود که بتواند روند کلی مثبت بازار را معکوس کند.
ترینهای روز گذشته
از نظر بیشترین ارزش معاملات، سهام شرکتهای وبملت، شبندر، خگستر، خودرو و فولاد در صدر قرار گرفتند گه از توجه خاص سرمایهگذاران به این نمادها خبر میدهد. در همین حال، بیشترین حجم معاملات به ترتیب در نمادهای ذوب، وبملت، شستا، و تجارت و وبصادر به ثبت رسید که از فعالیت گسترده این نمادها در بازار حکایت میکند.
از منظر ارزش بازار، نمادهایی مانند فارس، فولاد، فملی، پارسان و وغدیر بیشترین ارزش بازار را داشتند که این حکمرانی با توجه به ابعاد این شرکتها دور از انتظار نیست. در بازده روزانه، خنور، غبشهر، شیران، غکورش و سآبیک بیشترین رشد را تجربه کردند و بازدهی روزانه مطلوبی نسیب سهامداران خود کردند. در طرف مقابل، کایتا، ثزاگرس، کربن، شستان و ودی با بازدهی منفی و افت قیمت، بیشترین کاهش بازده را داشتند و روزهای شیرین بورس را به کام سرمایهگذاران خود تلخ کردند.
از طرفی، حقیقیها بیشترین خالص خرید را در نمادهایی چون خبهمن، شبندر، دزاگرس، فارس و خگستر انجام دادند. در حالی که در خالص خرید حقوقیها، وبملت، وبصادر، شهر، وتجارت و فولاد در صدر قرار گرفتند و بیشترین حجم خرید را از سوی حقوقیها تجربه کردند. این تحرکات خبر از اعتماد خاص حقوقیها به نمادهای بانکی خبر میدهد.
فشار تقاضا و عرضه نیز آیتم مهم و قابلتوجهی در عملکرد روزانه بازار سرمایه بهشمار میرود. بیشترین فشار تقاضا در نمادهایی چون غگل، کگاز، میهن، ارفع و فافزا مشاهده شد که به نظر میرسید این نمادها از سوی سرمایهگذاران توجه بیشتری به خود جلب کردهاند. در مقابل، نمادهایی مانند گنگین، خکمک، پشاهن، پسهند و قرن بیشترین فشار عرضه را تجربه کردند.
در نهایت، به عملکرد صنایع توجه کنیم. در روز گذشته، صنایع حفاری، سایر محصولات غذایی، دارویی، سختافزار، تجهیزات و ماشینآلات بهترین عملکرد را داشتند و در میان این صنایع، بسیاری از سهمها رشد قابلتوجهی را تجربه کردند اما در مقابل، بدترین عملکرد در صنایع پیمانکاری صنعتی، فعالیتهای مرتبط با اوراق بهادار، محصولات، حملونقل بارزمینی و نرمافزار و خدمات اطلاعات به ثبت رسید که نشاندهنده ضعف یا کاهش تقاضا در این بخشها بود.
در صندوقها چه گذشت؟
اصلاح نرخ دلار نیمایی و تغییرات سیاستهای اقتصادی دولت میتواند فرصتی منحصربهفرد برای بازار سرمایه و اقتصاد کشور فراهم آورد. یکی از بزرگترین چالشهای اقتصادی ایران در سالهای گذشته، نوسانات شدید نرخ ارز و رانتهای ارزی بوده است که تاثیر منفی بر بازارهای مختلف گذاشته و باعث عدم شفافیت در تصمیمگیریهای اقتصادی شده است اما با اصلاح نرخ دلار نیمایی و تلاش برای نزدیک کردن آن به قیمت بازاری، شرایط برای بسیاری از شرکتها و صنایع بهبود یافته و خواهد یافت. برای شرکتهایی که به واردات و صادرات وابستهاند، یک نرخ ارز ثابت و شفاف میتواند برنامهریزیهای اقتصادی آنها را تسهیل کند و هزینههای پنهان را کاهش دهد. همچنین، با حذف رانتهای ارزی، دولت قادر خواهد بود منابع مالی را به سمت پروژههای تولیدی و زیرساختی سوق دهد، که این امر میتواند موجب رونق بیشتر بازار سهام شود. از سوی دیگر سیاستهای اقتصادی دولت، از جمله نزدیک شدن نرخ ارز نیمایی به نرخ واقعی، میتواند به تقویت صادرات، کاهش واردات بیرویه و تحریک تقاضا در بازارهای داخلی منجر شود. این تحولات میتواند به افزایش سودآوری شرکتها کمک کند و چشمانداز مثبتی برای سرمایهگذاران ایجاد کند. سرمایهگذاران باید با دقت بیشتری به این تغییرات توجه و فرصتهای موجود را شناسایی کنند. اگر اصلاحات اقتصادی بهخوبی پیادهسازی شود، میتواند منجر به افزایش شفافیت، کاهش ریسک و ایجاد یک روند پایدار در بازار سرمایه شود. در این شرایط کسانی که با آگاهی و تحلیل درست وارد بازار میشوند، میتوانند از این تحولات بهرهبرداری کرده و در بلندمدت سود قابلتوجهی کسب کنند.
سیل اخبار در کمین سرمایهگذاران
واضح است که در آیندهای نهچندان دور، با اخباری مواجه خواهیم شد که بر رویکرد و چشمانداز اقتصاد و به دنبال آن آینده بازار سرمایه تاثیر بسیار زیادی خواهد داشت. در شرایطی که اخبار اقتصادی و سیاسی به طور روزانه تغییر میکند، سرمایهگذاران باید با دقت بیشتری به تحلیلها و اخبار توجه کنند. موضوعاتی نظیر توافقات احتمالی با آمریکا و اروپا، پذیرش FATF و کاهش هر چه بیشتر نرخ بهره، از جمله مهمترین مسائلی هستند که میتوانند مسیر حرکت بازار را تحت تاثیر قرار دهند.
توافق با آمریکا و اروپا میتواند تحولی چشمگیر در شرایط اقتصادی کشور ایجاد کند. اگر مذاکرات به نتیجه برسد و روابط تجاری و اقتصادی کشور با این قدرتهای بزرگ بهبود یابد، این امر میتواند سیگنالهای مثبتی برای بازار به همراه داشته باشد. سرمایهگذاران به طور طبیعی به این نوع اخبار واکنش مثبت نشان خواهند داد، زیرا چنین توافقاتی به معنای بازگشایی راههای جدید برای صادرات، جذب سرمایهگذاری خارجی و بهبود وضعیت کسبوکارهاست. این اخبار میتوانند احساس اعتماد را در بازار تقویت کرده و موجب افزایش تقاضا برای سهام شوند.
از سوی دیگر، پذیرش FATF یکی از مهمترین موضوعاتی است که نهفقط در بازار سرمایه بلکه در تار و پود اقتصاد کشور مطرح است. اگر ایران این نهاد بینالمللی را بپذیرد، این اقدام میتواند به طور مستقیم به بهبود روابط بانکی کشور با سایر کشورهای جهان منجر شود. در نتیجه، دسترسی به منابع مالی خارجی، کاهش هزینههای نقل و انتقالات مالی و بهبود شرایط اقتصادی میتواند زمینهساز رونق بیشتر در بازارهای داخلی شود. این اخبار معمولا به عنوان محرکهایی برای بازگشت اعتماد به بازار تلقی میشوند و میتوانند به رشد سرمایهگذاریهای خارجی در بورس و سایر بخشها کمک کنند.
خبر تداوم کاهش نرخ بهره نیز یکی دیگر از عواملی است که تاثیر عمیقی بر روانشناسی بازار خواهد داشت. این موضوع نهتنها به کاهش هزینههای تامین مالی برای شرکتها و صنایع مختلف منجر میشود، بلکه به طور مستقیم جذابیت سرمایهگذاری در بازار سهام را افزایش میدهد. با کاهش نرخ بهره، درآمدهای حاصل از سپردههای بانکی کاهش مییابد و بنابراین، سرمایهگذاران تمایل بیشتری برای وارد شدن به بازار سهام پیدا میکنند. این تغییرات میتواند به افزایش حجم معاملات و تقویت روند صعودی در بازار منجر شود. در همین حال، کاهش نرخ بهره به کاهش هزینههای استقراض برای شرکتها نیز کمک خواهد کرد و این میتواند به بهبود سودآوری و عملکرد مالی بسیاری از شرکتها در بورس منجر شود.
با این حال باید توجه داشت که وقتی بازار این چنین تشنه اخبار است، واکنشهای هیجانی و نوسانات کوتاهمدت در بازار اجتنابناپذیر است. اخبار مثبت میتواند موجب افزایش هیجان در میان سرمایهگذاران شود و بالعکس، اخبار منفی ممکن است باعث ایجاد ترس و کاهش اعتماد شود. بنابراین، سرمایهگذاران باید در چنین دورههایی با احتیاط بیشتری عمل کنند و از تصمیمات هیجانی اجتناب کنند. تحلیلهای دقیقتر، آگاهی از شرایط بازار و توجه به روندهای بلندمدت میتواند به عنوان ابزارهایی موثر برای مقابله با نوسانات کوتاهمدت و کسب سود در بلندمدت عمل کند.
در نهایت، گردباد خبری پیشرو میتواند به طور همزمان فرصتی برای رشد بازار و تهدیدی برای نوسانات شدید باشد. به همین دلیل، آگاهی از تحولات جاری و استفاده از استراتژیهای سرمایهگذاری هوشمند میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا از این دوره پر از اخبار بهرهبرداری کنند و از خطرات احتمالی جلوگیری کنند.
قایق نجات تحلیل بنیادی و هیجانگریزی
وقتی بازار در یک مسیر صعودی قرار میگیرد، سرمایهگذاران خرد میتوانند با چالشها و خطرات خاصی مواجه شوند که ممکن است تاثیرات منفی بر عملکرد سرمایهگذاریهای آنها داشته باشد. اگرچه در این دورهها اغلب بازار در مسیر رشد و صعود قرار دارد اما این شرایط میتواند خطراتی را به همراه داشته باشد که سرمایهگذاران خرد باید از آنها آگاه باشند تا از آسیبهای احتمالی جلوگیری کنند.
هیجان بیش از حد و تصمیمات احساسی
در دوران صعود، بازار معمولا با هیجان زیادی همراه است و بسیاری از سرمایهگذاران خرد ممکن است تحتتاثیر احساسات جمعی قرار گیرند. این احساسات میتواند به سرمایهگذاران فشار بیاورد تا بدون بررسی دقیق و صرفا براساس روند کوتاهمدت وارد بازار شوند. تصمیمات احساسی و مبتنیبر ترس از دست دادن فرصت میتواند باعث خرید در قیمتهای بالاتر از ارزش واقعی سهام شود که در نهایت به ضرر آنها خواهد انجامید.
خطر تله صعود
یکی از خطرات عمده در دوران صعود، وقوع تله صعود است. این شرایط زمانی اتفاق میافتد که بازار به سرعت در حال افزایش است و برخی سهام با قیمتهای غیرمنطقی یا حبابی معامله میشوند. سرمایهگذاران خرد ممکن است بدون توجه به تحلیلهای بنیادی، وارد این سهامهای حبابی شوند. وقتی بازار به تعادل میرسد و قیمتها اصلاح میشوند، این افراد ممکن است متحمل زیانهای قابلتوجهی شوند.
عدم توجه به تحلیلهای بنیادی
از طرفی برخی از سرمایهگذاران خرد ممکن است بیشتر بر تحلیلهای تکنیکال و روندهای کوتاهمدت تمرکز کنند و تحلیلهای بنیادی را نادیده بگیرند. این میتواند منجر به خرید سهامهای کمارزش و ریسکپذیر شود که در درازمدت به عملکرد ضعیف و زیاندهی منجر خواهد شد. برای سرمایهگذاران خرد، توجه به وضعیت مالی شرکتها، عملکرد سودآوری و پیشبینیهای بلندمدت اهمیت بیشتری پیدا میکند.
غفلت از ریسک و عدم مدیریت پرتفوی
سرمایهگذاران خرد ممکن است در دوران صعود به دلیل احساس اطمینان بیش از حد، ریسکهای موجود را نادیده بگیرند و بدون مدیریت صحیح پرتفوی، در بخشهای مختلفی اعم از آپشنها و سایر ابزارهای مشتقه بازار وارد شوند. این اشتباه میتواند باعث قرار گرفتن در معرض ریسکهای زیاد و از دست دادن سرمایه در صورت وقوع اصلاحات ناگهانی بازار شود.
سودهای غیرواقعی و ریسک خروج ناگهانی
ممکن است برخی از نمادها در کوتاهمدت رشدهای بسیار زیادی داشته باشند. سرمایهگذاران خرد ممکن است به این رشدها اعتماد کنند و بدون توجه به اصول پایهای، همه سرمایه خود را در این سهامها قرار دهند. با این حال در صورت وقوع یک اصلاح شدید یا تغییر ناگهانی در روند بازار، این سهامها میتوانند بهشدت سقوط کنند و سرمایهگذاران خرد ممکن است قادر به خروج بهموقع از بازار نباشند.
عدم توجه به نوسانات بازار
نوسانات بازار در دوران صعود ممکن است بسیار زیاد باشد. سرمایهگذاران خرد که معمولا به دلیل نداشتن تجربه کافی با نوسانات بازار آشنا نیستند، ممکن است در چنین شرایطی ترسیده و دست به فروش زودهنگام سهام بزنند. این تصمیمات هیجانی در دوران نوسان میتواند منجر به زیانهای قابلتوجهی شود.
اعتماد به توصیههای غیرمعتبر
با سبز شدن تابلوی بورس، اخبار و شایعات کاذب در بازار منتشر میشود که برخی از سرمایهگذاران خرد را به خرید سهامهای خاص ترغیب میکند. این شایعات میتواند ناشی از توصیههای غیرمعتبر در شبکههای اجتماعی یا از سوی افرادی باشد که هدف سودآوری از هیجانات بازار را دارند. سرمایهگذاران خرد نباید به این توصیهها توجهی کنند و فقط باید براساس تحلیلهای دقیق و بنیادی تصمیمگیری کنند.
سرمایهگذاری بیش از حد بر روی یک نماد
وقتی بازار در مسیر رشد قرار دارد، برخی از سرمایهگذاران خرد تمایل به متمرکز کردن سرمایه خود بر روی چند سهم خاص دارند که عملکرد خوبی داشتهاند. این کار میتواند ریسک سرمایهگذاری را افزایش دهد و در صورت اصلاح یا کاهش قیمتهای آن سهمها، زیانهای سنگینی را به دنبال داشته باشد. تنوع در پرتفو و پرهیز از تمرکز زیاد بر یک یا دو سهم خاص از اصول مدیریت ریسک است که باید به آن توجه شود.
در دوران صعود، درست است که بازار فرصتهای زیادی برای سودآوری دارد اما سرمایهگذاران خرد باید از هیجانات و تصمیمات سریع خودداری کنند و به تحلیلهای دقیق، مدیریت ریسک و استراتژیهای بلندمدت پایبند باشند. در غیر این صورت، ممکن است در پایان این دوره با ضررهای سنگینی مواجه شوند که به راحتی قابل جبران نیست.