براساس آخرین آمار اعلامی توسط شرکت تلگرام، بیش از 16میلیون کاربر ایرانی در دو هفته اخیر، مجددا به تلگرام بازگشته‌اند و بهانه اصلی این بازگشت نیز، کسب درآمد احتمالی از میم‌کوین مشهور این روزها یعنی همستر کامبت است. تاکنون براساس آمار رسمی همستر کامبت، بیش از 120میلیون کاربر، مشغول Tap کردن روی این ربات تلگرامی دارای تیک آبی هستند که از این میان، 80‌درصد از اکانت‌ها به ایرانیان تعلق دارد. مشارکت چشمگیر ایرانیان در چنین پروژه‌ای، محل شکل‌گیری پرسش‌های فراوان طی چند روز اخیر بوده و این ذهنیت پرسشگرانه در میان مسوولان، کارشناسان اقتصادی و خاصه متخصصان اقتصاد دیجیتال و اقشار عادی مردم، به‌وجود آمده که دلیل چنین استقبالی چیست؟ چرا این استقبال هیچ محدودیت سنی مشخصی ندارد و به همه گروه‌های سنی در کشور دلالت پیدا کرده است؟ چه ذهنیتی در قبال این پول دیجیتال به وجود آمده که تا به این اندازه، اقشار مختلف شهروندان ایرانی را به خود درگیر ساخته است؟ کدام ذهنیت تاریخی و اقتصادی به عنوان کاتالیزور ذهنی این ماجرا عمل کرده است؟ اساساً چه ویژگی‌هایی باید در یک وجه مبادلاتی وجود داشته باشد تا بشود آن را پول خوب بنامیم؟ پاسخ برخی از این پرسش‌ها را نه با منطق توضیح فناوری‌های بلاکچین و ایردراپ، بلکه با ذهنیت اقتصادی باید که روشنگری کرد‌.
کامبت ریال با همستر
برای فهم چرایی وقوع این همه‌پرسی ناخواسته میان ریال و میم‌کوین همسترکامبت، ابتدا باید به سرشت پول بپردازیم و چرایی امحای پول بد توسط پول خوب را توضیح دهیم. اساسا پول به دلیل 3 کارکرد ویژه از مجموع کارکردهای اصلی خود، مطلوبیت و اعتبار پیدا کرده و به ظرفیت جهان‌روایی دست پیدا می‌کند؛ 1) نخستین ویژگی مطلوب برای هر واحد پولی اعم از فیات و کریپتو و هر نوع پول توافقی دیگری، ماندگاری‌ است. در عهدباستان تا پیش از خلق پول‌های مسکوک و در دوران مبادلات پایاپای، یکی از ویژگی‌هایی که پول‌های کلاسیک مانند گوشت شکاری یا پشم و گوشت حیوانات را از سکه می‌انداخت، فسادپذیری بود. به عبارت دیگر، از دیرباز، فسادناپذیری پول به لحاظ مانایی از مسیر مانایی آن گارانتی می‌شد. صفت مانایی‌(Durability) هنوز هم یک ویژگی کلیدی برای مطلوبیت یک پول به‌شمار می‌رود. هر واحد پولی که دستخوش تورم‌های فرساینده، مزمن و بلندمدت باشد، محکوم به انقراض است. کروزیرو برزیل، دلار زیمبابوه، دراخمای یونان، پزوی بولیوی، فرانک قدیم فرانسه، روبل قدیم روسیه و…، جملگی پول‌هایی‌ هستند که بر اثر تورم بسیار شدید و فرساینده، نه‌تنها ارزش ماندگاری خود به عنوان یک واحد پولی نرمال را از دست دادند، بلکه از سایر ویژگی‌های شکل‌دهنده به مفهوم پول ملی نیز تهی شدند. بزرگ‌ترین تهدید برای ماندگاری هر یکای پولی، تورم است و ریال ایران سال‌هاست که در معرض تورمی مزمن و آزاردهنده قرار دارد و همین امر سبب شده است تا با رسوب انتظارات تورمی فزاینده بلندمدت در ذهنیت اقتصادی مردم، تلاش برای یافتن هر جایگزینی به جهت تسهیل مبادلات و افزایش یا دست‌کم حفظ ارزش دارایی‌ها، به گزینه‌ای معقول و قابل توجیه و توضیح در این زمان تبدیل می‌شود.
2) گزینه پول‌های دیجیتال و نحوه تشکیل پشتوانه آنها و نیز میزان قابل اندازه‌گیری حجم توکن‌های این پول‌ها (نقدینگی این یکاهای پولی)، باعث افزایش مطلوبیت این گزینه‌ها می‌شود. طرفه آنکه این پول‌ها به افراد برای دور زدن مبادلات از گردنه سختگیری مالیاتی دولت‌ها و اعمال تنبیهات‌شان برپایه پول (مانند مسدود کردن حساب افراد بی‌حجاب یا بدهکاران مالیاتی یا دلالان نوسان‌گیر در عرصه‌های مختلف اقتصادی) نیز جلوگیری می‌کند. روی ایردراپ‌هایی از این دست، عباراتی چون:Powered by Community (قدرت گرفته از اجتماع) نقش بسته است و به عبارت دیگر تعداد دنبال‌کنندگان صفحات اجتماعی این ایردرآپ‌های میم‌کوینی، پشتوانه این پول‌هاست؛ خاصه آنکه این ایردراپ‌ها، آنچنان به مفهوم سرمایه اجتماعی آمیختگی یافته‌اند که به‌طور هوشمندانه، به افزایش میزان فالو وinvite (دعوت) پاداش می‌دهند و از سوی دیگر، سیاستگذاران پول‌های فیات از جمله ریال، به سیگنال‌های تورمی دامن می‌زنند؛ در آن سو، زمان کامجویی و بهره‌برداری از این توکن‌های پولی، محدودیت دارد و تا تاریخ رسمی اعلام شده، پایان می‌یابد و پس از آن هیچ نقدینگی جدیدی- که به مثابه خطر کاهنده ارزش پولی در نظریه مقداری پول به رسمیت شناخته شده- به میزان نقدینگی کل این پول‌ها افزوده نخواهد شد و این دلیل دیگری بر مطلوبیت این واحدهای پولی ا‌ست در حالی که همه‌ساله برای واحدهای پولی دیگر و خاصه ریال، افزایش نه‌چندان کنترل‌شده نقدینگی، پیش می‌آید و پول را در مسیر کاهنده ارزش قرار می‌دهد. میزان نقدینگی دارای پشتوانه، پول خوب را از پول بد و پول زشت متمایز می‌سازد.
3) ویژگی دیگری که این مطلوبیت را افزایش می‌دهد، میزان پذیرش عمومی‌ (Acceptability) است که یک ویژگی مطلوبیت‌آفرین در توصیف پول خوب است. به همان میزان که ریال به دلیل استمرار سیاست‌های پولی و مالی نه‌چندان مطلوب کابینه‌ها در 7سال اخیر، با بحران مشروعیت اجتماعی روبه‌رو شده است، این پول با سرمایه استقبال همگانی روبه‌روست. بیت‌کوین به عنوان سردسته ارزهای دیجیتال جهانی، زمانی از گزند اعمال فشار دولت‌ها رست که مردم در کشورهای مختلف آن را به رسمیت شناختند و دولت‌های عاقل‌تر مانند السالوادور نیز، مبادله بر پایه این ارز دیجیتال در همه سطوح را مجاز شمردند و دیگر دولت‌ها توان رویارویی با این سنخ از پول در حال جهان‌روایی را نداشتند و در عوض، به ایجاد ارزهای دیجیتال ملی با پشتوانه‌های خاص رو آوردند. همستر در پس پروژه توکنایز شدن نات‌کوین روی شبکه ارزی تون، این پشتوانه را به‌دست آورده است. پروژه نات‌کوین که در آغاز صرفا به یک بازی شبیه بود، بلافاصله با محدود کردن زمان بازی و بدون اعلام قبلی، به یک NFC با ارزش ریالی معادل 1500تومان در هر واحد تبدیل شد. این تجربه به عنوان محرک رفتار فعلی در پس‌زمینه ذهنی افراد مشغول به تپ کردن در این پروژه عمل کرده است و افراد پس از اثبات کارایی این ایده، به این مساله روی آوردند. نکته مهم دیگر این است که مردم جز هزینه اینترنت و زمانی که در این زمینه صرف می‌کنند، بهای زیادی نمی‌پردازند و حتی در صورت ارزش نیافتن به صورت جدی، بازهم برای مردم به‌مثابه یک سرگرمی جذاب فراگیر عمل کرده است. با این حال، مکانیسم امحای درونی نقدینگی این ربات تلگرامی نیز بسیار جذاب است و عملا باعث امحای نقدینگی مازاد و در نتیجه افزایش ارزش این کارنسی می‌شود. تاکید همستر کامبت بر پرافیت به جای تعداد سکه‌ها و امحای درونی این توکن‌های مازاد به وسیله مکانیسم‌های افزایش ارزش پرافیت 3ساعته، باعث شده تا چشم‌انداز ارزشی این کارنسی، مثبت به نظر برسد. در نهایت دولت و روشنفکران دانشگاهی بریده از ملت، نباید به چشم تحقیر به مردم مشغول به این بازی نگاه کنند، زیرا این مساله از جمله مسائلی ا‌ست که سیستم آموزشی و بوروکراتیک فعلی، ابزارهای لازم برای تحلیل و آنالیزش را در اختیار ندارند و طبق معمول، چندقدم عقب‌تر از مردم با پدیده‌های جدید روبه‌رو می‌شوند و بعد بر نسخه‌های بومی برای آن تاکید می‌کنند.
می‌توان این مساله را بر پایه قانون گرشام نیز توصیف کرد؛ برپایه این قانون که توسط سر توماس گرشام مطرح شده است، پول بد، پول خوب را از سکه می‌اندازد. به عبارت دیگر وقتی شما سکه نقره را به عنوان دارایی خوب در اختیار داشته باشید و از سوی دیگر، سکه مسی نیز در اختیار داشته باشید که از فراگیری در معاملات برخوردار باشد، شما سکه مسی را خرج خواهید کرد و سکه نقره را به مثابه ذخیره در اختیار خود نگه خواهید داشت و به این ترتیب، عملا سکه نقره به‌مثابه پول، از رده خارج خواهد شد. از آنجا که این رویکرد به‌مثابه ترجیح نرمال دیگر افراد نیز تحقق خواهد یافت و افراد ترجیح می‌دهند مسکوکات نقره خود را نگاه دارند، عملا نقره از سکه خواهد افتاد. با این حال، این اتفاق تنها زمانی رخ می‌دهد که دولت بتواند قوانین یادشده برای تنظیم روابط پولی را به‌منصه اجرا بگذارد.
در شرایطی که قوانین یادشده بر نظام روابط پولی کشورها حاکم نباشد یا مردم دیگر تمایلی به پیروی از این قوانین نداشته باشند، قانون گرشام به شکل معکوس عمل خواهد کرد؛ بدین معنا که پول خوب، پول بد را از چرخه به بیرون می‌راند، به این دلیل که تاجران تنها به ابزارهای پرداختی بسنده خواهند کرد که آن را واجد ارزش بدانند. این قانون معکوس چرخه گرشام به افتخار آدولف تیرز، قانون تیرز نامیده می‌شود و حائز تکرار ژذیری در شرایط تاریخی کشورهای مختلف نیز بوده است: شهروندان کشورهای اروپای‌شرقی پس از فروپاشی بلوک شوروی، از دلار به جای پول‌های بی‌ثبات خود استفاده می‌کردند یا مثلا در برخی کشورهای آمریکای جنوبی که قوانین پول حاکمیت قاطع ندارند یا دارند اما مردم اهمیتی نمی‌دهند، با چرخه تیرز روبه‌رو هستیم. به عنوان مثال در کوبا به طور غیرقانونی ولی فراگیر و در السالوادور به شکل قانونی و فراگیر، مردم از بیت‌کوین به مثابه ارز تجاری مورد نیازشان کام می‌جویند و ارزهای ملی را به دست فراموشی سپرده‌اند.