در این گزارش به تحلیل دقیق ترکیب داراییهای صندوقهای درآمد ثابت پرداخته شده است. بررسیها نشان میدهد که بخش عمده داراییهای این صندوقها در سپردههای بانکی، اوراق دولتی و اوراق شرکتی سرمایهگذاری شده که نشاندهنده رویکرد محافظهکارانه و مدیریت ریسک این صندوقهاست. داراییهای دیگری نظیر سهام، واحدهای عادی اهرمی و صندوقهای طلا و گواهی سپرده کالایی نیز در مقیاس کمتری در پرتفوی این صندوقها حضور دارند که به تنوعبخشی و افزایش پتانسیل سودآوری کمک میکنند.
ترکیب داراییهای صندوقهای درآمد ثابت بر اساس بررسی 5/84درصد از کل این صندوقها مورد تحلیل قرار گرفته است. ارزش کل صندوقهای درآمد ثابت برابر با 84/718همت است که از این مقدار، صندوقهای بررسیشده 56/607همت از کل ارزش خالص دارایی صندوقهای درآمد ثابت را تشکیل میدهند. این بررسی تصویری جامع از نحوه توزیع داراییها و سیاستهای سرمایهگذاری این صندوقها ارائه میدهد و نحوه مدیریت ریسک و بازدهی در آنها را به وضوح نشان میدهد.
بخش عمدهای از داراییهای صندوقهای درآمد ثابت به سپردههای بانکی اختصاص داده شده است. بهطور میانگین، 06/42درصد از کل داراییهای این صندوقها در سپردههای بانکی سرمایهگذاری شدهاند. این میزان بالا نشاندهنده تمایل صندوقها به سرمایهگذاری در داراییهای کمریسک و با بازدهی ثابت است که به ایجاد ثبات در درآمدزایی این صندوقها کمک میکند. با این حال، میزان سرمایهگذاری در سپردههای بانکی از حدنصاب مجاز فراتر رفته و در برخی صندوقها، ارزش مازاد سپردههای بانکی نسبت به حدنصاب ۴۰درصد به ۱۴۷،۷۹۶،۲۴۷،۳۴۱،۶۴۵ریال و نسبت به حدنصاب ۳۵درصد به ۵۰۷،۲۱۶،۴۵۲،۸۴۱،۶۴۵ریال رسیده است. این موضوع میتواند به دلیل اعتماد صندوقها به بازدهی تضمینشده بانکها و رویکرد محافظهکارانه آنها باشد.
در رتبه بعدی، سرمایهگذاری در اوراق دولتی و شهرداریها قرار دارد که بهطور میانگین 15/25درصد از داراییهای صندوقها را به خود اختصاص داده است. این اوراق به عنوان داراییهای کمریسک و با بازدهی تضمینشده توسط دولت، بخش قابل توجهی از پرتفوی صندوقها را تشکیل میدهند و به حفظ بازدهی پایدار و کاهش ریسک کلی کمک میکنند. سرمایهگذاری در این اوراق به صندوقها اجازه میدهد تا از سود مطمئن بهرهمند شوند و همزمان امنیت سرمایه خود را حفظ کنند.
اوراق شرکتی نیز با سهمی معادل 32/23درصد از کل داراییها، بخش مهمی از سرمایهگذاری صندوقها را تشکیل میدهند. این اوراق که توسط شرکتهای مختلف صادر میشوند، به عنوان داراییهای دارای بازدهی بالاتر از اوراق دولتی، امکان افزایش درآمد صندوقها را فراهم میکنند. از آنجا که اوراق شرکتی معمولا بازدهی بالاتری نسبت به اوراق دولتی دارند، میتوانند به ارتقای عملکرد کلی صندوقها کمک کنند، البته این داراییها نیز با ریسک بالاتری همراه هستند.
علاوه بر داراییهای کمریسک، صندوقهای درآمد ثابت درصد کمی از داراییهای خود را در سهام و صندوقهای ریسکی سرمایهگذاری کردهاند. بهطور میانگین، 48/5درصد از داراییهای این صندوقها به سهام و صندوقهای سهامی بدون اوراق اختیار تبعی اختصاص دارد. ارزش این داراییهای ریسکی حدود ۳۹۳،۷۵۲،۵۶۵،۶۱۷،۵۱۳ریال برآورد شده است. سرمایهگذاری در این بخش به عنوان یک استراتژی برای افزایش سودآوری و بهرهبرداری از نوسانات بازار سهام در نظر گرفته میشود، اما به دلیل نوسانات بازار، این داراییها نیز ریسک بیشتری را به صندوق اضافه میکنند. با این حال، سهم کم این داراییها در کل پرتفوی صندوقها نشان میدهد که سیاست کلی صندوقهای درآمد ثابت به سمت کاهش ریسک و حفظ بازدهی پایدار متمرکز است.
واحدهای عادی اهرمی نیز بخش کوچکی از داراییهای صندوقهای درآمد ثابت را تشکیل میدهند. این واحدها بهطور میانگین 44/1درصد از کل داراییها را دربر میگیرند و ارزش فعلی این سرمایهگذاریها معادل ۱۰۶،۹۶۴،۵۴۰،۲۹۸،۷۸۷ریال است. کل ارزش واحدهای عادی اهرمی که صندوقها در اختیار دارند به ۲۲۹،۱۸۶،۴۱۴،۱۱۷،۳۸۰ریال میرسد. سرمایهگذاری در واحدهای عادی اهرمی به صندوقها این امکان را میدهد که از پتانسیل بازدهی بالاتر بهرهمند شوند، اما این داراییها نیز با ریسک بیشتری همراه هستند و به همین دلیل سهم کمی در ترکیب داراییها دارند.
صندوقهای درآمد ثابت همچنین در صندوقهای طلا و گواهی سپرده کالایی نیز سرمایهگذاری کردهاند، اما این سرمایهگذاری به نسبت کمتری انجام شده است. میانگین سرمایهگذاری در این بخش معادل 68/0درصد از کل داراییهاست و ارزش این داراییها برابر با ۴۹،۰۹۳،۷۳۴،۶۸۸،۸۳۲ریال است. سرمایهگذاری در طلا و گواهی سپرده کالایی به عنوان یک راهکار حفاظتی در برابر نوسانات بازار و افزایش تورم محسوب میشود و به صندوقها کمک میکند تا ارزش داراییهای خود را در برابر تورم حفظ کنند. سهم کم این بخش نشان میدهد که صندوقها ترجیح میدهند به جای سرمایهگذاری مستقیم در کالاها، بیشتر در داراییهای کمریسکتری مانند سپردههای بانکی و اوراق دولتی تمرکز داشته باشند.
در نهایت سایر داراییها که شامل موارد دیگری از سرمایهگذاریهای صندوقها هستند، بهطور میانگین 65/0درصد از کل داراییها را تشکیل میدهند. این داراییها به عنوان سرمایهگذاریهای متفرقه در نظر گرفته میشوند و نقش کوچکی در ترکیب کلی داراییهای صندوقها دارند.
به طور کلی، بررسیها نشان میدهد که صندوقهای درآمد ثابت در تلاش هستند تا با تمرکز بر داراییهای کمریسک مانند سپردههای بانکی، اوراق دولتی و شهرداری و اوراق شرکتی، از پایداری بازدهی و کاهش ریسک اطمینان حاصل کنند. سرمایهگذاری در سهام، واحدهای عادی اهرمی و صندوقهای طلا نیز به عنوان ابزارهایی برای تنوعبخشی و افزایش بازدهی به کار گرفته میشوند اما به دلیل نوسانات بیشتر این داراییها، سهم کمتری در پرتفوی صندوقها دارند. این ترکیب داراییها نشاندهنده استراتژی کلی صندوقهای درآمد ثابت برای مدیریت ریسک و دستیابی به بازدهی مطمئن و پایدار است.
در ادامه تحلیل ترکیب داراییهای صندوقهای درآمد ثابت، مشاهده میشود که استراتژی اصلی این صندوقها در مدیریت داراییها، تمرکز بر حفظ امنیت و پایداری در بازدهی است. این موضوع به خوبی از طریق درصد بالای سرمایهگذاری در سپردههای بانکی و اوراق دولتی مشهود است. چنین ترکیبی به صندوقهای درآمد ثابت اجازه میدهد تا به اهداف اصلی خود که ایجاد جریان درآمدی پایدار و کاهش ریسک هستند، دست یابند. با این حال، برخی جنبههای این ترکیب داراییها و تاثیرات آنها بر عملکرد کلی صندوقها نیازمند بررسی دقیقتر است.
تحلیل بخشهای مختلف ترکیب داراییها
سپردههای بانکی: سپردههای بانکی با سهم 06/42درصد از کل داراییها، ستون اصلی سرمایهگذاری صندوقهای درآمد ثابت را تشکیل میدهند. این تمرکز بالا بر سپردههای بانکی به دلیل بازدهی نسبتا ثابت و امنیت بالای این نوع دارایی است. با توجه به مازاد سرمایهگذاری در این بخش نسبت به حدنصاب ۴۰درصد و ۳۵درصد، میتوان نتیجه گرفت که صندوقها تمایل بیشتری به سمت داراییهای کمریسک و تضمینشده دارند. با این حال، این میزان از سرمایهگذاری در سپردههای بانکی ممکن است فرصتهای رشد صندوقها را محدود کند زیرا در شرایط رشد اقتصادی و افزایش بازدهی در بازارهای دیگر، این صندوقها امکان بهرهبرداری کمتری خواهند داشت، از سوی دیگر در شرایط تورمی، بازدهی واقعی سپردههای بانکی ممکن است کاهش یابد که این خود میتواند به کاهش سودآوری صندوقها منجر شود.
اوراق دولتی و شهرداری: اوراق دولتی و شهرداریها که 15/25درصد از داراییهای صندوقها را به خود اختصاص دادهاند، ابزار دیگری برای مدیریت ریسک در ترکیب داراییها محسوب میشوند. این اوراق با توجه به پشتوانه دولتی و امنیت نسبی، به صندوقها این امکان را میدهند که بدون تحمل ریسک بالا، بازدهی مناسبی کسب کنند. با این حال، در شرایطی که نرخ سود این اوراق کاهش یابد، بازدهی صندوقها نیز ممکن است کاهش یابد، بنابراین وابستگی زیاد به اوراق دولتی در کنار سپردههای بانکی میتواند صندوقها را در مواجهه با تغییرات نرخ سود آسیبپذیر کند.
اوراق شرکتی: سهم 32/23درصدی اوراق شرکتی در ترکیب داراییها نشاندهنده تمایل صندوقها به کسب بازدهی بالاتر است. اوراق شرکتی، اگرچه با ریسک بیشتری نسبت به اوراق دولتی همراه هستند، اما بازدهی بیشتری نیز ارائه میدهند که میتواند به رشد سودآوری صندوقها کمک کند. این امر باعث شده که صندوقها به منظور حفظ تعادل بین ریسک و بازده، بخشی از داراییهای خود را به اوراق شرکتی اختصاص دهند. با این حال، کیفیت این اوراق نیز حائزاهمیت است؛ اگر صندوقها به سمت اوراق شرکتی با ریسکهای بالا حرکت کنند، ممکن است با چالشهای جدی در مواجهه با شرایط نامساعد اقتصادی روبهرو شوند.
سهام و صندوقهای ریسکی: سرمایهگذاری در سهام و صندوقهای ریسکی تنها 48/5درصد از داراییهای صندوقها را تشکیل میدهد. این سهم پایین نشاندهنده رویکرد محتاطانه صندوقها در قبال داراییهای پرنوسان و پرریسک است. سهام و صندوقهای ریسکی میتوانند در شرایط صعودی بازار سود قابل توجهی ایجاد کنند اما در عین حال با نوسانات بالا و احتمال زیان همراه هستند. تخصیص کم به این بخش به معنای محدودسازی ریسکهای ناپایدار در داراییهای صندوقهاست اما در عین حال امکان بهرهبرداری از فرصتهای صعودی بازار را نیز کاهش میدهد.
واحدهای عادی اهرمی: واحدهای عادی اهرمی با سهم 44/1درصد از کل داراییها، نمایانگر رویکردی محدود به بهرهگیری از امکانات اهرمی در سرمایهگذاریها هستند. این نوع سرمایهگذاری به صندوقها این امکان را میدهد که در صورت موفقیتآمیز بودن استراتژی، بازدهی بالاتری کسب کنند. با این حال، ابزارهای اهرمی به طور ذاتی دارای ریسک بیشتری هستند و در شرایط ناپایدار اقتصادی میتوانند باعث زیانهای بزرگ شوند. به همین دلیل، سهم اندک این واحدها در پرتفوی صندوقها نشاندهنده احتیاط صندوقها در استفاده از این ابزارهای ریسکی است.
صندوقهای طلا و گواهی سپرده کالایی: سرمایهگذاری در صندوقهای طلا و گواهی سپرده کالایی با سهم 68/0درصد، به عنوان یک ابزار حفاظتی در برابر تورم و نوسانات بازار در پرتفوی صندوقها حضور دارد. با توجه به ماهیت طلا به عنوان یک دارایی امن در شرایط بیثبات اقتصادی، این سهم هرچند اندک، میتواند به کاهش ریسک کلی پرتفوی کمک کند. در صورت افزایش ناگهانی تورم یا کاهش ارزش پول، این دارایی میتواند به عنوان یک لایه حفاظتی عمل کند و ارزش پرتفوی را حفظ نماید. با این حال، سهم کم این داراییها نشان میدهد که صندوقها بیشتر به داراییهای کمریسک و با بازدهی تضمینشده تمایل دارند و کمتر به دنبال بهرهبرداری از نوسانات قیمت طلا هستند.
تحلیل کلی و چشمانداز
به طور کلی، صندوقهای درآمد ثابت ترکیب داراییهایی را انتخاب کردهاند که به تامین امنیت و بازدهی پایدار کمک میکند. تمرکز اصلی این صندوقها بر سپردههای بانکی و اوراق دولتی نشاندهنده سیاستی محافظهکارانه بوده که هدف آن کاهش ریسک و ایجاد درآمد ثابت است. این استراتژی بهویژه در شرایط اقتصادی نامساعد و نوسانات شدید بازار منطقی به نظر میرسد، زیرا به صندوقها کمک میکند که از ریسکهای بالا دوری کنند و بازدهی پایدار و قابل اعتمادی را برای سرمایهگذاران خود فراهم آورند. با این حال، وابستگی زیاد به سپردههای بانکی و اوراق دولتی میتواند در بلندمدت، به ویژه در شرایطی که نرخ بهره کاهش یا تورم افزایش یابد، بر عملکرد صندوقها تاثیر منفی بگذارد. در چنین شرایطی، ممکن است صندوقها با چالش کاهش بازدهی واقعی روبهرو شوند. با توجه به اینکه سهم سرمایهگذاری در داراییهای ریسکی محدود است، این صندوقها در شرایط صعودی بازار ممکن است از فرصتهای رشد بالقوه بیبهره بمانند.
به نظر میرسد صندوقهای درآمد ثابت نیازمند یک رویکرد متعادلتر هستند که در آن ضمن حفظ سهم داراییهای کمریسک، درصدی از داراییها را به داراییهای با بازدهی بالا و کمی پرریسکتر اختصاص دهند. این امر میتواند به ارتقای عملکرد کلی صندوقها کمک کند و آنها را در برابر تغییرات اقتصادی انعطافپذیرتر سازد. در نهایت، چنین ترکیبی از داراییها به صندوقها این امکان را میدهد که در شرایط مختلف بازار عملکردی متعادل و پایدار داشته باشند و همزمان از فرصتهای رشد و سودآوری در بازارهای صعودی نیز بهرهبرداری کنند.