فرزانه احمدی: پوست آفتاب خورده اش نشان می دهد که مرد معدن است. در حرف زدن هم اراده سنگی دارد و خیلی صریح گله می کند. تا جایی که در بخشی از مصاحبه خیلی راحت می گوید ساخت مرکز فراوری سنگ کشور در استان اصفهان در گرو خرید یک بز است! رییس اتحادیه معادن استان و رییس خانه صنعت، معدن و تجارت شعبه نطنز در گفتگو با اقتصادبازار گفت که به سرمایه گذاری در بخش معدن استان خوشبین است. غلامرضا عبدالهی همچنین انتظارات معادن از دولت را بازگو کرد.

اقتصادبازار: استان اصفهان به لحاظ داشتن معادن، در کشور جایگاه خوبی دارد. این جایگاه را چگونه می بینید.
استان اصفهان در حال حاضر حدود 580 الی 600 معدن فعال دارد که از این تعداد 320 الی 330 عدد شن و ماسه و بقیه یعنی 250 الی 260 آنها معادن سنگ های تزیینی هستند که این آمار نشان می دهد استان اصفهان در مقایسه با کل معادن کشور مقام اول را از تعداد معادن برخوردار است. همچنین می توانیم بگوییم که نیمی از کارخانه های فرآوری سنگ، در حوزه استان اصفهان قرار گرفته است. در حوزه انواع سنگ هم اصفهان در قیاس با کل کشور از تنوع بسیار بالایی برخوردار است.

اقتصادبازار: پس باید فرصت های سرمایه گذاری زیادی در این بخش وجود داشته باشد؟
بله. ما تجمیع معادن را در محدوده های معدنی مان داریم؛ یعنی در جاهایی که معدن کشف شده است بعد از گذشت چند سال یک مجموعه معدنی پیدا شده است. این معادن را می توانیم به عنوان یک بخش فعال اقتصادی سریع و زودبازده که کار و تولید ایجاد می کند، در نظر بگیریم. بخش معدن ساده ترین موقعیت برای استخدام کارگرانی است که نیازمند کار روزانه هستند.

اقتصادبازار: با توجه به این ظرفیت چقدر از سرمایه گذاری در این بخش استقبال می شود؟
من همیشه به بخش سرمایه گذاری معدن خوشبین بودم. از ابتدای کار هم با اکتشاف شروع کردم، چندین معدن فعال کردیم و داریم کار می کنیم.

اقتصادبازار: این خوش بینی از چه لحاظ است؟ اینکه معدن بازدهی خوبی دارد؛ یا برای آینده سرمایه گذاری در این بخش خوشبین هستید که سرمایه گذاران زیادی را بتواند جذب کند؟
خوشبینی ام برای اینست که وقتی وارد بحث معدن می شویم امید قوی و محکمی داریم برای اینکه بهره برداری می کنیم. امروز باید مزایای سرمایه گذاری در معدن را توضیح بدهیم؛ اینکه چه کنیم که گرایش به بخش سرمایه گذاری در بخش معدن بیشتر از این که الان هست بشود. برای این امر می طلبد که دولت به کمک معدن بیاید و آن را تقویت کند. این در حالی است که محاسبه ارزش افزوده، حقوق دولتی و مالیات ها با فروش بعضی از معادن جور در نمی آید.

اقتصادبازار: حمایتی که مد نظر شماست و از دولت انتظار دارید دقیقا چیست؟
معدن در ابتدا یک پی جویی است. یک کسی می رود جایی را پیدا می کند و ماده ی معدنی را برای آزمایش می دهد و می گوید خب این معدن است. از این جا تا معدن را راه اندازی کنیم و اکتشاف کنیم و بهره برداری کنیم و مواد معدنی اش را وارد بازار کنیم سیکلی را می پیماید. دولت به کمک این یابنده معدن و این متقاضی برود. این معدن راه می خواهد، برق می خواهد، آب می خواهد، تأسیسات می خواهد.

اقتصادبازار: این زیرساخت ها الان وجود ندارد؟
خیر. هیچ زیرساختی از جانب دولت برای معدن تعریف نشده است.

اقتصادبازار: یعنی همه زیرساخت را خود بهره بردار باید فراهم کند؟
بله. حتی بهره بردار باید رضایت دامدار را حاصل کند تا بتواند یک کارخانه بزند. این قانونی است که گذاشته اند. این ها برای بخش سرمایه گذاری معدن دلسردی می آورد. حالا شما در نظر بگیرید که ما آمدیم و همه این کارها را کردیم و معدن را هم اکتشاف کردیم، اگر اکتشاف ناموفق باشد، سرمایه صرف شده است، بدون نتیجه. اگر هزینه این اکتشاف را دولت قبول و به او پرداخت کند، این متقاضی می تواند برای اکتشاف بعدی تشویق شود. حالا می رسیم به نقطه ی بهره برداری؛ در پروانه ی بهره برداری معادن قید شده است که این پروانه قابل توثیق در بانک هاست، اما تا این ساعتی که من خدمت تان هستم هیچ بانکی این پروانه را به عنوان توثیق ملکی قبول نمی کند.
بگذریم؛ حالا فرض کنیم اکتشاف کردیم و موفق شدیم و وارد بازار هم شدیم و محصولمان هم خریدار دارد. می خواهیم استخراج کنیم. زمان اکتشاف یک سری ماشین آلات لازم داشتیم، زمان بهره برداری یک سری ماشین آلات دیگر لازم داریم. یعنی سرمایه گذاری جدید می خواهد. من مثال می زنم. چند سالی است که صندوق توسعه بیمه آمده و تسهیلات می دهد. آن هم متاسفانه می آید معدنی که امروز پنج، ده یا بیست میلیارد تومان ارزش دارد را معادل یک دستگاه 500 میلیون تومانی ارزیابی می کند. یعنی پروانه این معدن 20 میلیارد تومانی می رود در گرو 500 میلیون تومان پولی که معدندار بتواند یک بیل مکانیکی مثلا مدل 200 یا 220 از بازار مشترک چین خریداری کند.
دغدغه بعدی که داریم این سه سازمانی هستند که هیچ وقت ننشستند و دعوای خودشان را تمام کنند. منابع طبیعی؛ محیط زیست و سازمان صنایع و معادن و تجارت. بگویند کدام منطقه آزاد است، کجا معدن کاری فعال بشود یا کجا نشود، اصلاً بهره بردار یا اکتشاف کننده در این زمین برود یا نرود.

اقتصادبازار: وضعیت بازار چگونه است؟
رکود اقتصادی بسیار سنگینی بخش معدن را گرفته و نمی توانیم انکار کنیم. یک سری معادن و کارخانه های فرآوری سنگ تعطیل شده اند. اگر فشارهایی مانند بهره مالکانه قطع نشود و حمایت سریع و صریح دولت به کمک بخش معدن نیاید، بخش معدن کشور فلج خواهد شد.

اقتصادبازار: در مورد بحث ضایعات در بهره برداری از معادن، فکری برای این موضوع شده است؟
ما در زمان انفجار از یک کیلو سنگ 250 گرم سنگ می گرفتیم.750 گرم آن ضایعات بوده است. با آمدن دستگاه های برش به 450 گرم رسیدیم و باز 550 گرم باطله می شد. با دستگاه هاواج و یک سری امکانات پیشرفته دیگر امروز تا 650 گرم می گیریم و باز هم 350 گرم ضایعات داریم. در ابتدای سال 86 و 87 به این فکر افتادیم که یک مرکز بزرگ فرآوری سنگ در منطقه نطنز احداث کنیم. به استانداری رفتیم و صحبت کردیم و کم کم این بحث داغ شد تا به مجلس رفت و مجلس تصویب کرد که می طلبد که در پنج استان کشور که بیشترین معادن را به خودش اختصاص داده یکی از این کارخانه ها به صورت پایلوت کشوری ساخته شود. در حال حاضر این مرکز فقط در اصفهان در حال ساخته شدن است، در سال 89 کلنگ این کار در زمینی که خودمان داشتیم به دست مسئولان زده شد. از سال 89 تا امروز دارم دنبال مابقی زمینم می گردم. می دوم که زمین بگیرم و این کارخانه را بسازم.

اقتصادبازار: الان در چه مرحله ای هستید؟
در حال حاضر کار در مرحله خرید یک بز مانده است! اگر این یک دانه بز را نخرم این زمین را به این کارخانه نمی دهند.

اقتصادبازار: بز؟! ماجرا چیست؟
ما 22 هزار متر زمین به این کار اختصاص دادیم. به کشورهای اروپایی رفتیم و برای ماشین آلات مان قرارداد بستیم. 190 میلیارد تومان پیش بینی سرمایه گذاری این طرح است. یک سری ماشین آلات خریدیم و روی زمین گذاشتیم و سوله ای زدیم و جرثقیل نصب کردیم. مصوبه استانداری را به منابع طبیعی بردیم. زمین مربوط به منابع طبیعی بود. منابع طبیعی به من گفت برو تعدادی پروانه دام بگیر و باطل کن و بیا تا زمین را بدهیم. به دامدارها پول دادم و یک تعدادی پروانه دام خریدم و باطل کردم. یک راس دام کم بود که یک نفر گفت ده راس دارد. پانزده راس هم قرار شد از کس دیگری بخریم. ما هم بیست راس بیشتر لازم نداشتیم. حالا که پای خرید رفتیم، معلوم شد آن شخصی که گفت ده راس دارد، چهار راس بیشتر نداشته است، چهار راس را خریدیم. پانزده راس هم از شخص دوم خریدیم، نوزده راس شد. گفتیم این یک دانه را به ما ارفاق می دهند. امروز گفتند برو پول پرداخت کن و آن یک راس را هم جور کن این کارخانه با 250 نفر اشتغال برای خرید یک بز باید توقف پیدا کند. آقای ترکان آمد کلنگ زد و گفت آقای عبداللهی سریع مشغول شوید؛ در حالی که زیر مجموعه خودشان برای دادن مجوز و ... شش ماه ما را می برند و در آخر برای یک دام گیر می کنیم که چه کار کنیم.