پانیذ رحیمی، در فرهیختگان نوشت: به گفته یکی از کارشناسان، برخی از سرمایهگذاران قدیمی که بالغ بر 10 سال در بازار سرمایه سابقه فعالیت دارند، حالا با دو سال درجا زدن بورس، به مشاغلی مانند کافه یا رستورانداری روی آوردهاند. با این حال اما بازار همچنان وفاداران خود را دارد و اغلب کارشناسان نسبت به بازار سرمایه 1403 خوشبین هستند. فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه معقتد است شاید یکی از مناسبترین بازارهایی که در عین حادث شدن و حاکم شدن رکود علیرغم کسب زیان همچنان رتبه اول نقدشوندگی را دارد بازار سهام است. برزو حقشناس نیز به سال ۱۴۰۳ امیدوار است و به «فرهیختگان» گفت بازار بهتری حداقل نسبت به سال ۱۴۰۲ خواهیم داشت.
بازار بورس در ارزانترین شرایط
امیرمحمد گلوانی، اقتصاددان در گفتوگو با «فرهیختگان» درخصوص وضعیت این روزهای بازار سهام گفت: «بسیاری از تحلیلگران و مدیران دارایی معتقدند بازار نهتنها گران نیست که پیدا کردن سهام خوش قیمت با نسبت p/e آیندهنگر زیر 4.5 هم چندان سخت نیست و میتوان کف بنیادی بازار سهام را همین محدودهها دانست. لذا قیمتهای فعلی را حداقلی و ریسک به ریوارد بازار (Risk/Reward) را جذاب تلقی میکنند. اما تولد یک ریسک بزرگ به نام رفتار دولت و دست گذاشتن بر سود شرکتها باعث شده خریداران و مدیران دارایی در سمت خرید با احتیاط بیشتری ظاهر شوند و همین مساله شروع رشد بازار را به تعویق انداخته و سخت میکند. اگر قیمت دلار را حوالی 55 هزار تومان تثبیتشده بدانیم و با قرار گرفتن شاخص کل در محدوده دو میلیون و 60 هزار واحد، نسبت شاخص کل به قیمت دلار برابر 3.74 خواهد بود که ابدا شرایط پرریسک نیست و مناسب است. فکر میکنم برای رشد بازار باید کمی صبر کرد.»
بورسیهای قدیمی کافه و رستوراندار شدند!
ایمان رئیسی، کارشناس بازار سرمایه نیز در گفتوگو با «فرهیختگان» درخصوص تبعات ادامه روند فعلی بازار سهام اظهار داشت: «بورس مثل بچهای است که دولت میگوید من آن را بیش از همه دوست دارم، اما افزایش نرخ بهره، نرخ بهره بین بانکی، اوراق منتشر شده و... نشان میدهد توجه به سمت بازار سرمایه نیست. از سوی دیگر برخی میگویند بازار سرمایه فقط سهام نیست و صندوقهای طلا و زعفران در یک سال اخیر رشد قابل توجهی داشتند، این امر به معنای مقایسه بازار سرمایه با بازارهای موازی است. وضعیت بازار سهام بهگونهای است که نسبت p/e برخی از سهامها ۲ است. انتشار اوراق تبعی میتواند به بهبود بازار کمک کند. از موضوعات حائز اهمیت در این میان اختلاف قابل توجه نرخ دلار نیمایی با بازار آزاد و همچنین قیمتگذاری دستوری در حوزه خودرو است. سال گذشته شاهین ۳۰۰ میلیون تومانی در بورس کالا خریداری نمیشد اما امروز قیمت به ۶۰۰ میلیون تومان رسیده است. فعالان بازار سرمایه از سال ۹۹ امروز به حدود ۳۰۰ هزار نفر رسیدهاند. در اینکه این وضعیت یک روزی تمام میشود شک نیست اما این اتفاقات به اعتماد بازار سرمایه ضربه میزند. همین افرادی هم که در بازار سرمایه هستند، سرمایهگذارانی که ۱۰ سال قبل در بازار سرمایه بودند به دنبال مشاغلی مانند کافه یا رستورانداری رفتند که وابستگی آنها به تصمیمات دولتی را کمتر کند. در حال حاضر طلا در سقف قبلی خود قرار گرفته و بازارهای موازی اگر با تورم موجود کنترل نشوند، پول به سراغ بازارهای موازی میرود.»
سهمهای بازار سرمایه ارزنده هستند
حسین ارجلو، کارشناس ارشد بازار سرمایه درخصوص وضعیت سهمها و نسبت قیمتها به «فرهیختگان» گفت: «دلیل ریزش بورس بیشتر مربوط به نرخ اوراق است. وقتی ساختار اقتصاد برهم میخورد و ۲۰۰ همت اوراق ۳۰ درصدی ارائه و سپرده از حالت قبلی به نرخ بالاتر تبدیل میشود، بهای تمامشده پول بالا میرود. در چنین شرایطی ساختار موجود بر هم میخورد و تولیدکننده برای تامین مالی خود ناچار است به نرخهای بالای ۳۵ تا حتی ۴۰ درصد رو بیاورد. در این صورت تورم بالای ۴۰ درصد منجر به کاهش کیفیت سود میشود. از سوی دیگر نیز دولت تقریبا منابع بانکی و منابع تامین سرمایه را مصرف کرده است و فقط شرکتها باقی ماندند که با افزایش نرخ خوراک و بالا رفتن هزینه مالی و بهای تمامشده روبهرو هستند. همه این عوامل در کنار ریسکهای بازار سرمایه با وجود اینکه قیمتها بسیار پایین است و سهمها ارزنده هستند سرمایهگذاران را نسبت به ورود و سرمایهگذاری قوی در این حوزه مردد میکند. بازار هم از لحاظ تکنیکال و هم با معیارهای فاندامنتال در سطوح خوبی برای خرید است اما متاسفانه ارزش معاملات پایین در بازار منجر به این امر میشود که گویا روز اول ریزش بازار است، درصورتیکه اکثر سهمهای بازار در این دو هفته اخیر حدود ۲۵ درصد ریزش داشتند.»
سرنوشت بورس را حقوقیها مینویسند
ارجلو در ادامه گفت: «NAVهای زیر ۴۰ درصد در بسیاری از شرکتهای سرمایهگذاری دیده میشود. این عوامل سبب میشود بازار رونق نداشته باشد. پارامتری که محرک بازار شود وجود ندارد. تنها عاملی که میتواند اوضاع را کمی تغییر بدهد این است که مجددا شاهد رشد دلار باشیم که منجر به افزایش سود شرکت و ایجاد سود شود. اما حتی در این صورت این سود از عملکرد شرکتها ایجاد نشده بلکه از تورم و کاهش ارزش پول ایجاد شده است. طبیعتا ما موافق کاهش ارزش پول ملی نیستیم و کسی از این اتفاق خوشحال نخواهد شد. درحال حاضر بازار میتواند بهتر باشد اما متولی بازار هیچ عکسالعملی برای حمایت از بازار ندارد. بازار به سمتی رفته که افراد حقیقی عملا تاثیر قابل توجهی ندارند. متولی که باید اوضاع را بهبود ببخشد حقیقیها نیستند، حقوقیها هستند.»
بازار ارزنده اما قرمزپوش
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «فرهیختگان» در ریشهیابی وضعیت فعلی بورس گفت: «در سه ماهه ابتدایی سال ۹۹ قیمتها بهمرور آنچنان اوج گرفت که بسیاری از کارشناسان اعتقاد داشتند شدت هیجان ارزش واقعی قیمت سهام و شاخص بیش از اندازه است، اما این روند چندین ماه همچنان ادامه داشت و نتیجه آن بعد از دو سال مشخص شد. ما چهار بازار را مقایسه میکنیم؛ بازار مسکن، خودرو، طلا و ارز، واسطهگری، صادرات و واردات. همه این بازارها به رکود دچار شدند. شاید یکی از مناسبترین بازارهایی که در عین حادث شدن و حاکم شدن رکود علیرغم کسب زیان همچنان رتبه اول نقدشوندگی را دارد بازار سهام است. ضمن اینکه پارامترهای دیگری مانند نسبت p/e در مقایسه با سال ۹۹ و امروز حاکی از افزایش قدر مطلق سود درآمد حاصل از فروش شرکتها از سال ۹۷ به میزان ۱۵۰ همت نسبت به حال حاضر است. درآمد حاصل از فروش شرکتها که در آن زمان یک هزار و 100 همت بوده اکنون به چهار۴ هزار همت رسیده است. علاوهبر این و با وجود رکود در سایر بازارها به نظر من شرایط برای تغییر جهت از سمت کاهش به سمت ثبات و درنهایت مثبت شدن فراهم است. سطح ارزندگی بازار مناسب است و استحقاق این میزان کاهش و خروج نقدینگی و اشخاص حقیقی را ندارد، بنابراین ارزیابی با دیدگاه کارشناسی علیرغم شکل ظاهری قرمزپوش پیاپی از ارزنده بودن قیمت سهام و شاخص بازار حکایت دارد.»
ارزش واقعی شاخص 3 تا 3.5 میلیون واحد
آقابزرگی افزود: «سطح ارزندگی شاخص بورس از ۲ میلیون و ۶۰ هزار واحد مرداد سال ۹۹ الان بعد از ۳ سال کماکان ۲ میلیون و ۶۰ هزار واحد است و با میزان قابل توجهی از اشتیاق به ورود نقدینگی روبهرو است. حرکت نقدینگی قطعا به سمت بازار سرمایه است. ارزش بر مبنای شاخص کل به میزان ۳ تا 3.5 میلیون واحد است اما اینکه مسئولان چه تصمیماتی میگیرند و دولت چه نگاهی به سود شرکتها دارد و موجب افزایش بیاعتمادی در بازار میشود، برعهده دولت است. در بازار سرمایه میگوییم قیمتها براساس پیشبینیها شکل میگیرند. این پیشبینیها در حال حاضر با وجود تصمیمات خلقالساعه مثل انتشار اوراق و نرخ بهره بانکی ۳۰ درصد، نرخ خوراک پالایش و پتروشیمی به حداقل امکانپذیری خود نزدیک شده است. بنا بر اصول اولیه علم اقتصاد و حرکت هماهنگ بازارها، زمانی که تورم بالای 40 درصدی در کشور داشتیم، انتظار این بود بازار سرمایه نیز اعداد بالاتر را در شاخص ثبت کند. بنا به این دلایل بعد از گذشت حدود ۳ سال از درجا زدن شاخص در سطح عمومی قیمتها انتظار من برای ۱۴۰۳ بیش از آن چیزی است که در ۲ ماهه ابتدای سال ۱۴۰۲ داشتیم. نکتهای که در این میان باید به آن اشاره کرد نحوه مدیریت سازمان بورس است. یکی از بهترین خدمتهایی که آقای عشقی از حیث مقامات بالادست در طول دوران مسئولیت خود انجام داد، خنثی و خاموش کردن صدا و انسداد راههای مطالبهگری ذینفعان بازار سرمایه در جهت حفظ منافع دولت بود.»
جای خالی وحدت رویه در تصمیمات دولت
محمود مرادی، کارشناس بازار سرمایه نیز در گفتوگو با «فرهیختگان» عنوان کرد: «تصمیمات عمدتا غیرکارشناسی و متعدد در بازار سرمایه منجر به وضع موجود شده است. نرخ خوراک و گاز صنایع ما از بهمن ۱۴۰۰ که بحران نرخ خوراک ایجاد شد تا تابستان ۱۴۰۲ بارها دستخوش تغییر شده است و شاهد بودیم مسئولان دولت در تایید و تکذیب و ارائه نرخهای مختلف بودند که بالاخره بعد از حدود یک سالونیم نرخ فرموله شد. تصمیم ۲ ماه قبل وزارت نفت درباره نرخ خوراک پالایشگاهها مبنای محاسبه را تغییر داد و منجر به این شد که چند هزار میلیارد تومان از سود شرکتهای پالایشی که بعضا سهامداران آنها کل مردم هستند، کم شود. بازار سرمایه ۵۰ میلیون مخاطب دارد. فقط در یک مورد ۲۰ هزار میلیارد تومان از سود شرکت ستاره خلیجفارس که به صورت غیرمستقیم در بازار سرمایه است، کاسته شد. افزایش بیرویه بهره مالکانه معادن در طی ۲ سال اخیر منجر به کاهش سود شرکتهای معدنی شده است. وضع و لغو مداوم عوارض صادراتی برای برخی محصولات خام و نیمهخام در ۲ سال اخیر ازجمله عوامل دیگری بود که بر بورس تاثیر گذاشت. فعالان بازار سرمایه و مجموعههای اقتصادی مرتبط با وحدت رویه در تصمیمگیریهای تیم اقتصادی دولت روبهرو نیستند. این تصمیمات منجر به کاهش اعتماد به بازار سرمایه شده و نوعی نگاه سلیقهای در بورس را به وجود آورده است. بازار سرمایه به واسطه حضور شرکتهای کوچک و متوسط یک آینه تمامنما از اقتصاد کشور است.»
نگاه جزیرهای باید کنار برود
محمود مرادی تکمیل کرد: «در ابتدای کار دولت بارها گفته شد بورس اولویت اول است و دولت قصد سامان دادن به بازار سرمایه را دارد، اما در عمل این اتفاق نیفتاد و شاهد هستیم از ابتدای شروع به کار دولت سیزدهم یکسوم ارزش دلاری بازار سرمایه از بین رفته است. فعالان بازار سرمایه اعتراض دارند که بورس به محلی برای جبران کسری بودجه دولت تبدیل شده است، این درحالی است که مشخصا اعلام شده بود بورس قلک کسری بودجه نیست. اولویت مهم اقتصادی دولت در این شرایط کنترل ارز و تورم است. بازار سرمایه حتی اگر فدا شود، باید نرخ ارز و تورم کنترل شود. این تصمیم بسیار خوب است اما اینکه یک نگاه جزیرهای داشته باشیم و از سود بازار سرمایه برداریم تا بخش دیگری را درست کنیم منجر به حل مشکل اقتصاد کشور نمیشود و در بلندمدت نتیجه معکوس خواهد داد. سود شرکتهای بورسی تخت تاثیر تصمیمات از بین رفته است.»
سفتهبازی به بازارهای مسکن، طلا و ارز رسیده است
مرادی ادامه داد: «پیش از این بورس محلی بود که نوسانگیری و سفتهبازی در این بازار انجام میشد. در تمام دنیا در بورس سفتهبازی انجام میشود اما وقتی بازار سرمایه کارکرد خود را از دست بدهد، دارایی و بازارهای دیگر محل سفتهبازی میشوند. اکنون بازارهای مسکن، خودرو، ارز، طلا و بسیاری از کالاها به بستری برای سفتهبازی تبدیل شدهاند. از دست دادن کارکرد در ارزش معاملات بازار سرمایه قابل مشاهده است. البته در بلندمدت شاهد رشد بازار سرمایه خواهیم بود. ممکن است در مقاطعی به واسطه تصمیمات دولت رشد بازار سرمایه در کوتاهمدت متوقف شود. حداقل در سهماهه اول سال ۱۴۰۳ مثبت خواهد بود. انتظار داریم بهار با رشد، تابستان و پاییز در اصلاح و احتمالا در زمستان ۱۴۰۳ شاهد رشد بازار باشیم. همه این پیشبینیها در شرایطی عملی خواهند شد که متغیرها و تصمیمات حوزه اقتصاد تغییر نکند.»
بهار 1403 بهبود پیدا میکند
برزو حقشناس، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «فرهیختگان» اظهار داشت: «عقب افتادن بورس از سایر بازارها ۲ دلیل دارد. یک دلیل مربوط به اقتصاد کلان و دولت است. دولت از ابتدای سال یعنی از اردیبهشت ماه انواع ریسکهای سیستماتیک را با نرخ خوراک و دستاندازی به سود صنایع، جریمه بانکی و نرخ سود سپرده ۳۰ درصدی و عواملی از این دست به بورس وارد کرده است. همه این عوامل سبب شد بازار آسیب ببیند. از سوی دیگر سازمان بورس بسیار منفعلانه برخورد کرده و اقدامات اصلاحات ساختاری نداشته است. قانون بازارگردانی که به گفته رئیس سازمان در زمان انتصاب ایراد دارد، اصلاح نشده است. از سوی دیگر نیز شائبههایی در معاملات الگوریتمی وجود دارد که اصلاح نشده است.» برزو حقشناس افزود: «در بحث عرضههای اولیه، حال بازار ثانویه در نظر گرفته نشده است. معتقدم عدم ثبات به بازار صدمه میزند. نرخ سود سپرده ۳۰ درصد با وجود تورم بالای ۴۰ درصد در کوتاهمدت آسیبزا است، اما موضوع اصلی عدم ثبات در تصمیمگیری است. اکنون مشخص نیست قرار است چه مقدار از این اوراق در چه تاریخی منتشر شود. در یک اقتصاد نرمال باید نرخ بهره، تاریخ و... مشخص باشد و فعال اقتصادی بر این اساس محاسبه کند. بورس از سایر بازارها عقب مانده است و این ارزش جایگزینی را لحاظ خواهد کرد. من به ۱۴۰۳ امیدوارم و بازار بهتری حداقل نسبت به سال ۱۴۰۲ خواهیم داشت.