خبرگزاریهای داخلی اما دیروز با انتشار متن نامهای که او ظاهرا «درپی انتشار ادعایی در فضای مجازی»، خطاب به دادستان عمومی و انقلاب تهران نوشته، آوردند:«معروض میدارد، حوزه علمیه امام خمینی(ره) در چارچوب اساسنامه خود، سالها قبل برای تمهید ورود نوجوانان و دانشآموزان علاقهمند به آموختن دروس دینی و حوزوی تصمیم به تاسیس مجموعه آموزشی و فرهنگی پیش حوزوی گرفته و برای تاسیس این مرکز اقدام به اخذ مجوزهای قانونی لازم نمود. بر همین اساس لازم بود تا موسسهای وابسته به حوزه علمیه امام خمینی تاسیس گردد و بخشی از زمین متعلق به حوزه برای ایجاد این مرکز پیش حوزوی به آن موسسه منتقل شود.» کاظم صدیقی اما در حالی در ادامه تاکید کرده «فردی که قبلا مورداعتماد مجموعه بوده، مسوول پیگیری و انجام امور ثبت اداری موسسه شده» که در تصویر نامهای که بهمنظور انتشار عمومی در اختیار خبرگزاریهای رسمی قرار گرفته، نام این فرد لاک گرفته شده است. رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر در ادامه نامه آورده است: «اما متاسفانه فرد مذکور با سوءاستفاده از اعتماد اقدام به تدوین و ثبت اساسنامه، جعل امضای اینجانب، تسهیم سهام به آن کیفیت و بدون اطلاع تولیت، مدیر حوزه و برخی اعضا نموده و معالاسف حتی بدون ورود و امضاء اینجانب و برخی اعضا ثبت این قضیه صورت پذیرفته است. بنابراین موسسه ثبت شده به کیفیتی که در رسانهها انتشار یافت، بدون اطلاع اینجانب و مدیریت حوزه و برخلاف اهداف مصوب آن به ثبت رسیده است. لذا اینجانب کاظم صدیقی از جایگاه تولیت حوزه علمیه امام خمینی(ره) و بهعنوان یک شهروند، بدون در نظر گرفته شدن سوابق قضایی و عناوین سیاسی-اجتماعی، استدعا دارم نسبت به ثبت شکایت رسمی از فرد مذکور و دیگر نقشآفرینان در این فقره، با عنوان جعل و خیانت در امانت اقدام فرموده تا ابعاد این مساله برای عموم مردم عزیز ایران، خاصه مومنان روشن و شفاف شود!»
اما ماجرای این نامه عجیب که به نقل از این روحانی شناختهشده روی خروجی خبرگزاریهای داخلی رفته چیست؟! نامهای که البته در حالی در واکنش به آنچه «ادعاهای مطرح شده در فضای مجازی» عنوان شده، منتشر شد که این ادعا چند روزی است که در فضای مجازی مطرح است و در این مدت، با واکنشی از سوی کاظم صدیقی مواجه نمیشد. سکوتی که حتی در این مدت، انتقاد برخی اصولگرایان را نیز برانگیخت و از جمله روزنامه فرهیختگان روز گذشته با اشاره به این ماجرا نوشت: «چند روزی است اسنادی از تخلفی قابلتامل در مجموعه تحتمدیریت آیتالله صدیقی منتشر شده و بخشی از افکار عمومی را درگیر کردهاست. این اسناد در نبود «شفافیت ساختاری» باز هم از مسیر پرابهام «عدالتخواهی پروژهای» بیرون آمده و ما از صحت و سقم آن مطلع نیستیم؛ نوعی افشاگری و درز اطلاعات که از مسیرهای «اختصاصی» برخی افراد رخ میدهد، اما با این وجود جامعه منتظر واکنش افرادی است که با این اسناد متهم شدهاند. سوال مهم و ابهام حیاتی این روزها نحوه واکنش امام جمعه موقت تهران و دفتر اوست؛ چرا تاکنون سکوت کردهاند و پاسخ آنها به این اسناد چه خواهد بود؟!»
هرچه بود البته روز گذشته بالاخره این سکوت کاظم صدیقی شکست و در نخستین واکنش خود به این غائله، در نامهای خطاب به دادستانی تهران، از یکی از افراد نزدیک به خود، بدون ذکر نام او، طرح شکایت کرد. با این همه اما ماجرایی که حالا بالاخره کاظم صدیقی را به واکنش واداشته به گزارشی مربوط است که یاشار سلطانی حدود ۵روز پیش از طریق وبسایت رسمی خود منتشر کرد. گزارشی که با تیتر «زمینخواری ۱۰۰۰میلیاردی آیتالله صدیقی و پسران» منتشر شد و این روزنامهنگار فعال در حوزه مبارزه با تخلفات مالی و «سوتزنی فساد» در متن آن آورده است: «سال ۱۳۸۲ کاظم صدیقی که هنوز امام جمعه تهران نشده بود، اما در دستگاه قضایی ایران سمت قابلتوجهی داشت، حوزه علمیهای در تهران تاسیس کرد که با نام «مدرسه علمیه امام خمینی» شناخته میشود. این حوزه علمیه در ناحیه خوش آب و هوای اُزگل در تهران مکانیابی شد و کمکم با خرید زمینهای اطراف و توسعه زیربنایی اکنون یک ملک حدودا ۲۳۰۰۰ متری در شمال تهران است.» یاشار سلطانی همچنین در ادامه نوشت: «آنچنان که جستوجوها نشان میدهد این حوزه علمیه بخشی از زمینهایی که از طرف مرکز خدمات مدیریت حوزههای علمیه تهران، شهرداری تهران، سازمان اوقاف تملیک است. به هر روی این ۲۳۰۰۰ متر زمین در قالب ۲۰ جلد سند طی دو دهه و در جریان بزرگ و بزرگتر شدن «مدرسه علمیه امام خمینی» در اختیار حوزه علمیه خطیب جمعه تهران قرار گرفت، اما آنچه در این گزارش قرار است به آن بپردازیم، سرنوشت ۴۲۰۰ متر باغی است که در گوشه شمال شرقی این زمین قرار دارد و یک ملک سهبَر به حساب میآید و حالا طی فرآیندهایی که در ادامه این گزارش ذکر میکنیم، به مالکیت شرکتی در میآید که اعضای هیاتمدیره آن کاظم صدیقی و فرزندانش هستند. زمینی که با در نظر گرفتن متوسط قیمت زمین در ناحیه اُزگل تهران ارزشی تقریبی ۱۰۰۰ میلیارد تومانی دارد.»
یاشار سلطانی در ادامه این گزارش که بهپیوست آن، اسنادی را نیز بهمنظور اثبات ادعاهایش منتشر کرده، آورده است: «مدرسه علمیه امام خمینی تهران در خیابان گلستان شرقی در منطقه یک تهران قرار دارد. این مجموعه در ۲۳ هزارمتر زمین شامل برج باغ، ۲۵ واحد آپارتمانی خانههای مسکونی برای استادان، مسجد، استخر، مجموعه ورزشی و ساختمان حوزه علمیه است.»
این روزنامهنگار حوزه شهری و مبارزه با فساد همچنین در بخش دیگر این گزارش که ذیل عنوان فرعی «پیروان اندیشههای قائم» منتشر شده، «پیروان اندیشههای قائم» را «شرکتی» معرفی کرده که «در ۱۴ آبانماه امسال در ایران به ثبت رسیده است.» شرکتی که سلطانی معتقد است «نگاهی به ترکیب موسسان و اعضای هیاتمدیره این شرکت، مخاطبان را به اسامی جالبی میرساند!» چه آنکه در فهرست اسامی که این روزنامهنگار بهعنوان موسسان و اعضای هیاتمدیره شرکت «پیروان اندیشههای قائم» منتشر کرده، نام دو فرزند کاظم صدیقی یعنی «محمدحسین رجبی صدیقی» و «محمدمهدی رجبی صدیقی»، نام مدیرمدرسه علمیه تحتمدیریت کاظم صدیقی یعنی «عادل محیسنی»، نام خود «کاظم رجبی صدیقی» و البته نام «جواد عزیزی» ذکر شده که در اسنادی که بهپیوست این گزارش منتشر شده، از او بهعنوان «کارمند شهرداری» یاد شده است.
سردبیر وبسایت فیلترشده «معمارینیوز» همچنین در ادامه این گزارش آورده است: «همانطور که میبینیم بهجز کاظم صدیقی دو فرزند او «محمدحسین» و «محمدمهدی» هم در ترکیب این شرکت حضور دارند و برای اینکه این جمع خانوادگی جمعتر شود، «رضوانه قوام» عروس کاظم صدیقی هم بهعنوان بازرس معرفی شده، اما هیچ نامی از دختران آیتالله بهعنوان سهامدار در این شرکت ثبت نشده است. در این میان اسامی برخی نزدیکان کاظم صدیقی نظیر «فضلالله بیگوردی» سر تیم حفاظت صدیقی در مقام بازرس علیالبدل هم دیده میشود.» یاشار سلطانی همچنین نوشته است: «در توضیحات ثبت این شرکت هیچ توضیحی داده نشده که این شرکت ارتباطی با مدرسه علمیه امام خمینی در اُزگل تهران دارد یا نه. اما به طرز عجیبی این شرکت یک ماه بعد از تاسیس صاحب ۴۲۰۰متر از زمینهای مدرسه علمیه امام خمینی میشود.»
بنابر آنچه این روزنامهنگار مدعی است «هرچند در اساسنامه موسسه به «غیرتجاری» بودن آن اشاره شده، اما در شرح خدمات شرکت بیشتر فعالیتها تجاری ثبت شده است.» او همچنین نوشته است: «حضور نامی چون «جواد عزیزی» هم در ترکیب موسسان شرکت «پیروان اندیشههای قائم» جالب توجه است. او یکی از مدیران شهرداری تهران در زمان قالیباف است که حالا در ترکیب شرکتی حضور دارد که بهعنوان اولین اقدام بخشی از زمینهای یک حوزه علمیه را به نام خودش ثبت کرده است. او دارای چندین پرونده قضایی در زمان مسوولیتش در شهرداری تهران بود.»
یاشار سلطانی که بهپیوست این گزارش «تصویر انتقال سند به نام موسسه پیروان اندیشه قائم» و «تصویر الباقی سندها که به نام مدرسه علمیه امام خمینی ثبت شده» را منتشر کرده، در بخش دیگر گزارش خود آورده است: «به هر روی براساس اسنادی که به دست ما رسیده کاملا مشخص است که مالکیت بخشی از زمینهای مورد بحث تا پیش از این با «مدرسه علمیه امام خمینی تهران» بوده و بعد از آن، مالکیت این زمینها به شرکت «پیروان اندیشههای قائم» رسیده است.» او همچنین نوشته است: «صحبت با کارشناسان ملک در منطقه یک تهران، جایی که ملک مورد اشاره قرار دارد، نشان میدهد که قیمت ملک در این ناحیه بین ۱۳۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان در نوسان است که اگر متوسط قیمت منطقه را در نظر بگیرید، این ملک چیزی حدود ۱۰۰۰میلیارد تومان ارزش دارد که حالا در اختیار شرکتی قرار گرفته که توسط کاظم صدیقی و پسران اداره میشود.» سلطانی مینویسد: «صدیقی که روزی گفته بود فقر نتیجه بیدینی است و چند روزه از بین میرود، راست میگفت چون توانسته در مدت یک سال به این ثروت افسانهای دست یابد!»
اما انتشار این اسناد و اخبار و مهمتر از آن، واکنش دیرهنگام و دور از انتظار کاظم صدیقی به آنچه یاشار سلطانی در روز ۲۳ اسفندماه منتشر کرد، در عین حال با واکنش گسترده بسیاری از چهرههای سیاسی نیز مواجه شد. واکنشهایی که شاید یکی از جالبترین آنها، واکنشی بود محمدعلی ابطحی در یک ویدئو کوتاه مطرح کرد. این روحانی نزدیک به جریان اصلاحات که سابقه معاونت پارلمانی رییس دولت اصلاحات را نیز در کارنامه دارد، گفته است: «دیدید آقای صدیقی چقدر گریه میکند؟! واقعا مظلوم است! یک رابینهودی پیدا شده که امضای آقای صدیقی را جعل کرده تا زمین کنار مدرسه آقای صدیقی را به نام ایشان {ثبت} کند؛ واقعا از این مظلومیت بیشتر؟!» ابطحی که آشکار با لحنی کنایی به طرح این نکات پرداخته، در انتها، با ادبیاتی متفاوت میپرسد: «واقعا مردم را چه فرض کردهاید؟!»
همزمان عباس عبدی نیز در توئیتی در شبکه اجتماعی ایکس به نامه کاظم صدیقی واکنش نشان داد و نوشت: «صدیقی گفته زمین را یک جاعل به نام ما زده!!! اگر راست بگوید، یک فاجعه تمامعیار از بیاطلاعی او و داشتن اطرافیان جاعل است. اگر دروغ باشد که صدبار بدتر. شاید فساد تحمل شود ولی با دروغ چه میتوان کرد؟!» عبدی روزنامهنگار اصلاحطلب همچنین با تاکید بر اینکه «پرونده چای دبش ضربه نهایی به شعارهای مبارزه با فساد بود و این پرونده اخیر که علیه کاظم صدیقی منتشر شده، ضربه نهایی بود به نماز جمعه»، مینویسد: «تمامی گفتارها و کردارهای کاظم صدیقی، ذیل اسناد اخیر، معنای حقیقی خود را نشان داده است. مواضع مشابه از سوی افراد مشابه نیز کمابیش همین معنا را دارند!»