از آذرماه که وزیر کار در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق در مذمت افزایش 57درصدی دستمزد 1401 گفت و تاکید کرد که این رشد باعث افزایش تورم شد و قدرت خرید کارگران را کاهش داد؛ میشد حدس زد که برنامه جلوگیری از افزایش دستمزد مطابق تورم و سبد معیشت در دستور کار قرار گرفته است. این حدس وقتی قوت میگیرد که گفتههای وزیر در جلسات دیگر را هم مرور میکنیم. آنجا که وزیر کار به نقل از تسنیم تاکید کرده بود که میانگین افزایش حقوق کارگران برای سال آینده بیشتر از ۲۰ درصد است؛ معنای این حرف میتواند این باشد که کارگران باید قید افزایش 40 درصدی و بیشتر را بزنند.
برخی میگویند هنوز برای قضاوت درباره چگونه رقم خوردن تعیین دستمزد 1403 زود است چون اولاً جلسات شورایعالی کار قرار است از هفته آینده تازه شروع شود و دوم اینکه، مدام تاکید میشود دولت یک طرف از سه طرف پای میز مذاکره است.
اما تجربه سال گذشته و ائتلاف نمایندگان کارفرمایی و دولت برای مرعوب کردن نمایندگان کارگری، نشان داد که سهجانبهگرایی مفهوم چندان درستی در شورایعالی کار ندارد. دولت نمایندگان کارگری را مجبور کرد پای 27 درصد افزایش دستمزد را امضا کنند و در عوض 3 وعده مهم داد. اول اینکه، قیمت 11 قلم کالای اساسی را به قیمت شهریور 1400 برساند. دوم اینکه، تورم را در محدوده 20 درصد مهار کند و سوم اینکه، دستمزدها را در صورت عدم مهار تورم ترمیم کند. نزدیک به 11 ماه از سال گذشت اما هیچیک از وعدههای دادهشده در جلسات تعیین دستمزد محقق نشد. همان وعدههایی که بهانه گرفتن امضای نمایندگان کارگران برای اجحاف دستمزدی 1402 شد.
میگوییم اجحاف، چون دولت حقوق کارمندان را اواخر تابستان ترمیم کرد و حقوقهای لشکری نیز بازبینی و اصلاح شد. اما هرچه نمایندگان کارگران درخواست ترمیم حقوقها را دادند، جلسهای برای بازبینی برگزار نشد. حالا در آستانه برگزاری جلسات تعیین دستمزد درحالیکه انتظار میرود تمام ترمیمهای عقبافتاده و وعدههای محقق نشده جبران شود، گفتههایی مطرح میشود که احتمال تکرار وقایع سال گذشته در جلسات تعیین دستمزد را تداعی میکند. در خصوص حداقل دستمزد سال آینده دو نگاه کاملاً متفاوت بین طرفین بحث وجود دارد. گروه کارفرمایی میگوید ما مسئول تامین هزینههای معیشت کارگران نیستیم و دولت باید این مسئولیت را برعهده بگیرد اما گروه کارگری بر تاکید قانون بر تعیین دستمزد متناسب با هزینههای معیشت تاکید دارد.
در ماده 41 قانون کار آمده است: «شورایعالی کار همهساله موظف است، میزان حداقل دستمزد کارگران را برای نقاط مختلف کشور و یا صنایع مختلف با توجه به معیارهای ذیل تعیین کند:
۱ - حداقل دستمزد کارگران با توجه به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام میشود.
۲ - حداقل دستمزد بدون آنکه مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگیهای کار محول شده را مورد توجه قرار دهد باید به اندازهای باشد تا زندگی یک خانواده، که تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمی اعلام میشود را تامین کند.» با وجود تاکید قانون بر در نظر گرفتن تورم و سبد معیشت اما نمایندگان کارفرمایی میگویند قانون گفته فقط نگاهی به تورم داشته باشیم نه اینکه مطابق تورم نرخ دستمزد را تعیین کنیم. کارفرماها با تفسیری که از قانون ارائه میدهند تلاش دارند بار هزینههای تولید که تورم و مالیات بر دوششان گذاشته با پرداخت دستمزد کمتر، اندکی جبران کنند اما خودشان خوب میدانند که حتی با 40 درصد افزایش هم دستمزدها به 10 میلیون تومان میرسد که از هزینههای ماهانه زندگی بسیار عقبتر است. در بحث تعیین عدد حداقل دستمزد مناقشه دیگری هم وجود دارد. نمایندگان کارگری تاکید دارند که با توجه به تعیین حداقل حقوق 10 میلیون تومانی در مجلس، دستمزد کارگران هم نباید از این عدد کمتر باشد اما نمایندگان کارفرمایی میگویند مجلس نمیتواند برای شورایعالی کار تعیینتکلیف کند و باید مطابق قانون کار دستمزد را تعیین کنیم. آنجا که قانون کار میگوید تورم و سبد معیشت ملاک باشد، نمایندگان کارفرمایی قانون را نمیپذیرند. اما آنجا که مجلس میگوید حداقل حقوق نباید کمتر از 10 میلیون تومان باشد، نمایندگان کارفرمایی بر اجرای قانون کار تاکید میکنند.
با این حال کارشناسان بازار کار معتقدند مجلس وجاهت قانونگذاری در کشور دارد و وقتی عددی برای حداقل حقوق تعریف میکند برای تمام بخشها چه کارمندی و چه کارگری باید رعایت شود. بر این اساس اگر مبنای 10 میلیون تومان برای حداقل حقوق رعایت شود، افزایش 40 درصدی دستمزد برای سال آینده حتمی است و نمایندگان کارگری باید برای اعداد بیشتر چانهزنی کنند.
نگاه نماینده کارگری
علی خدایی نماینده کارگران در شورایعالی کار:
وعده بازگرداندن 11 قلم کالا به قیمت سال 1400 عملی نشد
سال گذشته وعدههایی در خصوص سبد معیشت داده شد که متاسفانه هیچیک عملی نشد بنابراین نمیتوانیم دلخوش به وعدههای دولت باشیم. علی خدایی، نماینده کارگران در شورایعالی کار در گفتوگو با هممیهن گفت: «یکی از بزرگترین وعدههای آقای مرتضوی این بود که میگفتند قیمت 11 قلم از کالاهای اساسی را به نرخهای شهریور 1400 بر میگردانند. در جلسات سال گذشته، هم آقای خاندوزی، وزیر اقتصاد، هم آقای فاطمیامین، وزیر وقت صمت و هم آقای مرتضوی، وزیر کار مدعی بودند که تورم را میخواهند در محدوده 20 درصد مهار کنند اما عملاً هیچیک از این وعدهها محقق نشد. به این ترتیب نمیتوانیم با اتکا به وعدهها و اینکه سال آینده چه میخواهیم بکنیم دستمزد را تعیین کنیم.»
وزیر کار در خبری اعلام کرده که حقوق کارگران برای سال آینده 20 درصد افزایش خواهد یافت. چطور پیش از جلسات شورایعالی کار رقم افزایش دستمزد اعلام میشود؟
من فکر میکنم منظور آقای مرتضوی نرخ افزایش حقوق کارکنان دولت و مصوب بودجه است. چون جلسات شورایعالی کار هنوز آغاز نشده است. وزیر کار بهعنوان یک عضو در شورایعالی کار میتواند نظرش را اعلام کند. در شورایعالی کار دولت نمیتواند یکجانبه تصمیمگیری کند. هرچند دولت با اختیاراتی که دارد و اینکه نمایندگان کارفرمایی در کنار دولت هستند شاید بتواند مانند سالهای گذشته نظر خود را تحمیل کند. اما تا اینجای کار هنوز هیچ بحثی درباره افزایش دستمزد کارگران نشده است.
ممکن است مانند سال گذشته با وعده سبد معیشت جلوی افزایش قانونی دستمزد گرفته شود؟
سال گذشته نیز وعدههایی در خصوص سبد معیشت داده شد که متاسفانه هیچیک عملی نشد بنابراین نمیتوانیم دلخوش به وعدههای دولت باشیم. یکی از بزرگترین وعدههای آقای مرتضوی این بود که میگفتند قیمت 11 قلم از کالاهای اساسی را به نرخهای شهریور 1400 بر میگردانند. در جلسات سال گذشته، هم آقای خاندوزی، وزیر اقتصاد، هم آقای فاطمیامین، وزیر وقت صمت و هم آقای مرتضوی، وزیر کار مدعی بودند که تورم را میخواهند در محدوده 20 درصد مهار کنند اما عملاً هیچیک از این وعدهها محقق نشد. به این ترتیب نمیتوانیم با اتکا به وعدهها و اینکه سال آینده چه میخواهیم بکنیم دستمزد را تعیین کنیم. دستمزد طبق ماده 41 قانون کار مؤلفههای تعیین آن مشخص است. نرخ تورم باید ملاک عمل باشد و طبق بند 2 ماده 41، دستمزد باید حداقلهای زندگی را تامین کند. حتماً گروه عالی شورایعالی کار هم با این دید وارد جلسات خواهند شد و بر این مبنا صحبت خواهند کرد. من مطمئن نیستم منظور آقای وزیر گروه کارگران بوده باشد ولی اگر نظرش گروه کارگران هم باشد بهعنوان یک رای از 10 رای موجود در شورا مطرح است نه بهعنوان حرف آخر شورا. مگر اینکه دولت تصمیم گرفته باشد دستمزد را بهصورت یکجانبه تعیین کند که در این صورت نقش شورایعالی کار از نقش فرمایشی هم فراتر خواهد رفت.
سبد معیشت امسال تعیین شده است؟
هنوز بهصورت سهجانبه بررسی و اعلام نشده است.
گروه کارگری رقمی برآورد کرده است؟
قطعاً محاسبات ما وجود دارد. همکاران ما به صورت ماهانه این محاسبات را انجام میدهند اما تلاش میکنیم مانند سالهای گذشته بهصورت سهجانبه به یک عدد واحد برسیم. اگر به جمعبندی نرسیدیم آن وقت عدد مورد نظر خود را اعلام میکنیم.
جلسات چرا انقدر به تاخیر افتاده است؟
واقعیت این است که جلسات شورایعالی کار با حواشی روبهرو شده است. برای تشکیل جلسات بیش از اندازه تعلل شده است. به اعتقاد من به دستمزد منطقهای به صورت اغراقگونه پرداخته شده و موضوع اصلی ما که تعیین دستمزد است، در حاشیه قرار گرفته است. پیشبینی ما این است که از هفته آینده به صورت رسمی جلسات شورایعالی کار تشکیل شود.
نرخ پیشنهادی گروه کارگری چقدر است؟
نمیتوانم اعلام کنم. چون با حواشی روبهرو شدهایم. به همین خاطر ترجیح میدهم عددی اعلام نکنم.
چه حواشیای؟
در خصوص حضور افراد مباحثی وجود دارد. حضور خود من هم در شورایعالی کار هنوز قطعی نیست. همچنین در خصوص دستور جلسات شورا که از اواسط تیرماه بارها درخواست تشکیل جلسات برای ترمیم دستمزد مطرح شده و دولت در دستور کار قرار نداده است. از سوی دیگر در دوره فعلی به عقیده من سهجانبهگرایی به شعار تبدیل شده است. این مسائل سبب شده فاصله بین گروههای مختلف نسبت به سالهای گذشته بیشتر شود. باید اولین جلسه تشکیل شود و رویکردها مشخص شود. بعد از آن میتوانیم دقیقتر درباره مسائل اظهارنظر کنیم.
نگاه نماینده کارفرما
علیاصغر آهنیها، نماینده کارفرمایان در شورایعالی کار:
بحث دستمزد دو دو تا چهار تا نیست
درحالیکه نمایندگان کارگری از بالا گرفتن حاشیهها برای ممانعت از ورود برخی نمایندگان میگویند، علیاصغر آهنیها، نماینده کارفرمایان در شورایعالی کار میگوید من هیچ حاشیهای ندیدم. او در گفتوگو با هممیهن در پاسخ به اینکه مجلس حداقل حقوق را 10 میلیون تومان پیشبینی کرده، تاکید میکند: «مجلس هیچگونه تصمیمگیری در خصوص دستمزد کارگران نمیتواند داشته باشد. براساس قانون کار، شورایعالی کار مسئول تعیین دستمزد کارگران است. معیار قانون است.» اما وقتی از او میپرسیم که چرا این قانون زمانی که بر ملاک قرار گرفتن تورم و سبد معیشت تاکید میکند اجرا نمیشود میگوید: «نه اینگونه نیست. شما اطلاعات ندارید بروید کسب کنید. بحث دستمزد دو دو تا چهار تا نیست. توجه به تورم تاکید شده است. سبد معیشت هم که تعیین میشود بخشی از آن برعهده کارفرماست. برخی خیلی ساده با قضیه برخورد میکنند بدون مطالعه و این سبب میشود افراد به اشتباه بیفتند.»
جلسات دستمزد با چه حاشیههایی مواجه شده است؟
من حاشیهای ندیدهام. در جلسات همه دوستان آمده بودند. مباحثی مطرح شد و قرار شد در کارگروه دستمزد بررسی شود. کارگروه نیز هر هفته جلسه دارد. نتایج کارگروه که مشخص شود در جلسات شورایعالی کار طرح و بررسی خواهد شد. من مورد خاصی در خصوص ایجاد حاشیه ندیدهام.
مقاومتی در خصوص ورود برخی نمایندگان کارگری به شورا صورت نگرفته است؟
دوستان از بخش کارگری حضور داشتند. برخی از دوستان خودشان چند جلسه را حضور پیدا نکردند. معمولاً اگر فردی بخواهد غیبت کند جایگزینی علیالبدل را بهعنوان فرد اصلی میفرستند.
علت تاخیر جلسات تعیین دستمزد چیست؟
جلسات تعیین دستمزد در کارگروهها شروع شده و تاکنون سه یا چهار جلسه برگزار کردهاند. احتمالاً بعد از دهه فجر نیز جلسات شورایعالی کار را خواهیم داشت.
از رقم سبد معیشت اطلاع ندارید؟
هنوز در کارگروههاست. نفراتی که برای کارگروهها معرفی میکنیم از لایههای دوم شورا هستند و نفرات اول در جلسات شورایعالی کار شرکت میکنند. سبد معیشت نیز بر عهده دولت است که براساس آمار مراکز رسمی تعیین میشود.
درصد پیشنهادی کارفرمایان برای تعیین دستمزد مشخص نشده است؟
هنوز رقمها درنیامده است.
مجلس حداقل حقوق را 10 میلیون تومان مصوب کرده است...
بحث مجلس با قانون کار فرق میکند.
منظور من درصد رشد حقوق کارمندان نیست. حداقلی است که دولت را موظف کرده کمتر از آن نپردازند.
مجلس هیچگونه تصمیمگیری در خصوص دستمزد کارگران نمیتواند داشته باشد. براساس قانون کار، شورایعالی کار مسئول تعیین دستمزد کارگران است. معیار قانون است.
همین قانونی که شما تاکید دارید معیارهایی تعریف کرده که هیچ سالی رعایت نمیشود.
نه اینگونه نیست. شما اطلاعات ندارید بروید کسب کنید. بحث دستمزد دو دو تا چهار تا نیست.
ماده 41 قانون کار بر نرخ تورم و سبد معیشت برای تعیین دستمزد تاکید میکند.
توجه به تورم تاکید شده است. سبد معیشت هم که تعیین میشود بخشی از آن برعهده کارفرماست. برخی خیلی ساده با قضیه برخورد میکنند بدون مطالعه و این سبب میشود افراد به اشتباه بیفتند.
بدون در نظر گرفتن مفاد قانون صرفاً براساس قضاوت شخصی که از قیاس هزینه و درآمد داریم...
اصلاً چقدر از هزینه ماهانه شما صرف مسکن میشود؟ حدود نیمی از هزینهها. درست است؟ تامین مسکن بر عهده دولت است. اما در سبد معیشت همه این هزینهها میآید. تامین تمام این هزینهها که نباید بر عهده کارفرما باشد.
تامین مسکن که بر عهده دولت است مربوط به عرضه مسکن است. به هر حال درآمد ماهانه افراد باید با هزینههای او تناسبی داشته باشد.
واقعیت این است که با این مبلغ سخت میگذرد. اما باید ببینیم در یک خانواده چند نفر کار میکنند. بحثهای زیادی پیرامون دستمزد وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. ما هم دوست داریم زندگی افراد راحت بگذرد. اما تورم چیزی است که دولت باید کنترل کند. اشتباهاً نباید کارگر و کارفرما را با هم درگیر کرد.
کارگری که هشت ساعت در روز در یک مجموعه کار میکند باید درآمدی متناسب با میزان وقتی که میگذارد، داشته باشد. امروز حقوق هفت میلیون تومانی، بیشتر شبیه یک شوخی است.
قانون اعلام کرده است. ما باید متکی بر قانون صحبت کنیم. قانون هم اینها را تعریف کرده است. اگر همه اینها را در یک سبد بریزیم به تحلیل درست نمیرسیم.
نگاه کارشناس
حمید حاجاسماعیلی کارشناس بازار کار:
نمایندگان کارگری برای 15 میلیون تومان بجنگند
«به صراحت به نمایندگان کارگری میگویم برای 10 میلیون تومان نجنگند.» حمید حاجاسماعیلی، کارشناس بازار کار در گفتوگو با هممیهن تاکید کرد، مجلس کف حقوق دریافتی را برای سال آینده 10 میلیون تومان تصویب کرده است. بنابراین افزایش 40 درصدی دستمزد کارگران قطعی است. او گفت: «هیچ نماینده کارگری نباید افتخار 10 میلیون تومان را به نام خود ثبت کند. نمایندگان کارگری باید بایستند و کمتر از 15 میلیون تومان را امضا نکنند. سال گذشته مصوبه مورد نظر دولت را امضا کردند بعداً گفتند ما فریب خوردیم. دولت به ما وعده داده بود. الان این تجربه تلخ را دارند. نباید دوباره فریب دولت را بخورند. با یک مشورت مناسب و عزم جدی در جلسات دستمزد شرکت کنند و مقابل دولت بایستند. نباید مرعوب دولت شوند.»
وزیر کار از چند ماه گذشته با صحبتهایی پیرامون تورمزا بودن افزایش دستمزد و تاکید روی رشد 20 درصدی و جبران عقبماندگی درآمد کارگران با سبدهای حمایتی برای جلوگیری از افزایش منطقی دستمزد، زمینهچینی میکند کما اینکه در سالهای گذشته هم دیدیم که خواست دولت نهایتاً محقق شد. با این رویه بود و نبود شورایعالی کار چه تاثیری در تعیین دستمزدها دارد؟
در سالهای گذشته بارها تاکید کردیم که جلسات شورایعالی کار به صورت تشریفاتی تشکیل میشود و تعیینکننده دستمزد کارگران، دولت است. در دولتهای گذشته نیز این رویه وجود داشته و این یکی از ضعفهای جدی است که در حوزه کار وجود دارد. متاسفانه هم دولت تعهدی به اجرای قانون ندارد و هم فرهنگ این کار در کشور ما شکل نگرفته است. براساس ماده 41 قانون کار تعیین دستمزد در شورای سهجانبه که نمایندگان کارگری یک ضلع آن هستند، انجام میشود. باید در این شورا بحثهای منطقی و چانهزنیهای صنفی شکل بگیرد و نمایندگان کارگری بتوانند با استقلال کامل از حقوق جامعه کارگری دفاع کنند و متناسب با رشد هزینهها برای دستمزد مباحثه داشته باشند اما در عمل میبینیم دولت اعتنایی به نمایندگان کارگری ندارد و اعتقادی به سهجانبهگرایی و کار و تعامل با شرکای اجتماعی ندارد.
در عین حال چون قدرت و نفوذ دارد، نرخ دستمزد را با رقمی که گمان میکند منطقی است تعیین کرده و آن را تحمیل میکند. در سال گذشته هم به خاطر دارید که نرخ دستمزد نصف رقمی که باید تعیین میشد، تصویب شد و نمایندگان کارگری آن را امضا کردند. حالا یا بخشی از نمایندگان وابسته هستند، یا مرعوب میشوند و یا عدهای توانایی چانهزنی و احقاق حقوق کارگران را ندارند. این ضعف به بخش نمایندگان کارگری وارد است. اما آنچه بیشتر از همه مورد انتقاد است اینکه دولت علاقهای ندارد تشکلهای کارگری مستقل باشند و توانایی پیگیری حقوق کارگران را داشته باشند. براساس همان رویکرد اشتباهی که از طرف دولت به مردم وجود دارد، اعتنایی به نیروی کار نمیشود. سال گذشته دولت جلوی افزایش منطقی دستمزد را گرفت و من امروز نگرانم برای سال آینده هم دولت با همین رویکرد پیش برود و با همان منطقی که خود دارد دستمزد را تعیین کند. یعنی نهایتاً به آن مبالغی که مجلس برای کارمندان تعیین کرده تن بدهد و حول و حوش همان رقمها را برای کارگران تعیین کند.
سال گذشته رقم سبد معیشتی که توسط کارگران برآورد شده بود در محدوده 15 میلیون تومان بود. امسال حداقل دستمزد تنها نصف رقم سبد معیشت بوده است. با توجه به تورم 40 درصدی، ممکن است رقم سبد معیشت تا 18 میلیون تومان افزایش داشته باشد. بنابراین رشد 20 یا 30 درصدی دستمزد فاصله درآمد با تامین معاش را بیشتر از امسال خواهد کرد.
واقعیت این است که چند شاخص در نظر گرفته میشود که معمولاً در همه کشورها به آن اعتنا میکنند. در ایران در ماده 41 قانون کار نرخ تورم و سبد معیشت بهعنوان ملاک تعیین دستمزد آورده شده است. در دنیا خط فقر ملاک اصلی تعیین دستمزد است. یعنی ما اگر نرخ تورم داشته باشیم و سبد معیشت هم تعیین کنیم لازم است که خط فقر را هم مشخص کنیم. دولت فعلی علاقهای ندارد که با شفافیت در این باره اظهارنظر کند. در روزهای گذشته معاونت رفاه وزارت کار اعلام کرد که خط فقر مطلق را برای حمایت از گروههای آسیبپذیر تعریف کردهایم. اگر ضرورت تعیین خط فقر نسبی از خط فقر مطلق بیشتر نباشد، کمتر هم نیست. چراکه افرادی که زیر خط فقر نسبی بوده و در حوزه حمایتهای اساسی و پایهای هستند، جمعیت بزرگتری دارند لذا اولویت بیشتری دارند. دستمزد همه حقوقبگیران اعم از کارمندان، کارگران و بازنشستگان باید با شاخص خط فقر نسبی تعیین شود. نمیدانم دولت با اظهارات خودخواهانه چه منظوری از اعلام تعیین خط فقر مطلق به تنهایی دارد. براساس برآوردهایی که بهصورت میدانی و از طریق گروههای تحقیقاتی بخش خصوصی انجام شده است، خط فقر نسبی که باید برای حداقل دستمزد ملاک باشد، بالای 20 میلیون تومان است. حتی برخی این عدد را تا 30 میلیون تومان محاسبه کردند اما اگر بخواهیم خیلی متعادل در نظر بگیریم بالای 20 میلیون تومان باید خط فقر را لحاظ کنیم.
امروز با همه مزایایی که در کنار حداقل حقوق به کارگران میدهند هفت میلیون و 300 هزار تومان پرداخت میشود که با خط فقر 20 میلیون تومان فاصله قابلتوجهی دارد.
اگر سال آینده هم 20 درصد اضافه شود نزدیک به 9 میلیون تومان خواهد شد.
دولت نمیتواند 20 درصد اضافه کند. در مجلس امسال رقم خالص برای حداقل حقوق 10 میلیون تومان تعیین شد و در کنار آن مزایایی تعریف کردند که حداقل دریافتی به 11 میلیون و 500 هزار تومان رسید. حداقل حقوق را دولت در لایحه پیشنهاد نمیدهد و فقط درصد رشد حقوق کارمندان را اعلام میکند که دیدید ابتدا دولت 18 درصد پیشنهاد داده بود اما مجلس از رقم 20 درصد کوتاه نیامد و 20 درصد تصویب شد. در کنار این درصد، مجلس همانند سال گذشته رقمی برای حداقل حقوق تعریف میکند که دولت نباید از این رقم کمتر پرداختی داشته باشد. بنابراین رقم 5/11 میلیون تومان بهعنوان مبنا برای شورایعالی کار باید مدنظر باشد. براساس این رقم، افزایش حقوق کارگران تا 40 درصد قطعی است. نیازی به چانهزنی هم ندارد. تردید نکنید که نزدیک به 40 درصد افزایش برای اینکه حداقل حقوق به 10 میلیون تومان برسد، لازمالاجراست. دولت نمیتواند از آن تخلف کند. اصلاً نیازی نیست که نمایندگان کارگری برای رقم 40 درصد در شورا حضور پیدا کنند. آنها باید برای افزایش بیش از 40 درصد چانهزنی داشته باشند.
ممکن است مانند سال گذشته دولت از ترفندهایی مثل قرار دادن سبد کالا کنار این عدد استفاده کند تا رقم را صوری به 10 میلیون تومان برساند.
سال گذشته هم همین کار را کردند. سبد کالا پیشنهاد دادند. بعد از گذشت نیمی از سال حقوق کارمندان را اضافه کردند اما کارگران را از بازبینی حقوق محروم کردند. دولت سال گذشته وعده داد که هزینههای کارگران را جبران میکند. وعده داد که تورم را تا 20 درصد کاهش میدهد. اما کدامیک از این وعدهها عملی شد؟ من معتقدم 10 میلیون تومان عددی نیست که نیازهای خانواده کارگری را بتواند پوشش دهد. بنابراین از نمایندگان کارگری میخواهیم روی درصدهایی بیش از 40درصد و روی ارقام حداقلی بیش از 10 میلیون تومان چانهزنی کنند. با توجه به اینکه خط فقر امسال 20 میلیون تومان است، نمایندگان کارگران نباید کمتر از 15 میلیون تومان را برای حداقل دستمزد قبول کنند. 15 میلیون تومان هم کفاف مخارج زندگی را نمیدهد. فردی که مستأجر است سهم عمده این حقوق را باید صرف اجاره مسکن کند. اجاره آپارتمان در هیچ منطقهای از تهران کمتر از 6 میلیون تومان نیست. ما باید یک حقوقی را برای کف در نظر بگیریم که بتوانند حداقلهای زندگی را تامین کنند. بنابراین پذیرش حقوقی کمتر از 15 میلیون تومان خیانت به جامعه کارگری است. بنابراین به صراحت به نمایندگان کارگری میگویم برای 10 میلیون تومان نجنگند. 10 میلیون تومان را نمایندگان مجلس تصویب کردند. هیچ نماینده کارگری نباید افتخار 10 میلیون تومان را به نام خود ثبت کند. باید بایستند و کمتر از 15 میلیون تومان را امضا نکنند. سال گذشته مصوبه را امضا کردند بعداً گفتند ما فریب خوردیم. دولت به ما وعده داده بود. الان این تجربه تلخ را دارند. نباید دوباره فریب دولت را بخورند و با یک مشورت مناسب و عزم جدی در جلسات تعیین دستمزد شرکت کنند و مقابل دولت بایستند. نباید مرعوب دولت شوند.
فرزانه طهرانی
منبع: هم میهن