بورس انرژی در روز شنبه 11 آذرماه شاهد رویدادی مهم بود. 400 میلیارد تومان اوراق سلف موازی استاندارد به‌منظور تامین بخشی از سرمایه در گردش و هزینه‌های سرمایه‌گذاری گروه مپنا منتشر شد که استقبال بیش‌از‌اندازه از خرید اوراق موجب شد قیمت پایه دارایی افزایش یابد و بیش از مبلغ اولیه، تامین مالی برای فروشنده صورت گیرد. به این بهانه به چند نکته بااهمیت این رویداد اشاره می‌کنیم:


1-اوراق سلف موازی استاندارد پدیده‌ای نسبتا نو برای اهالی بازار سهام و اتفاقی ناشناخته برای مردم عادی و حتی کارشناسان است.
مردم عادی به‌طور عمومی با مفهوم اوراق مشارکت آشنا هستند. این اوراق برای تامین مالی پروژه‌ها و فعالیت‌های اقتصادی منتشر می‌شوند و ویژگی مهم آنها، پرداخت سود ثابت در سررسیدهای مشخص است. با گسترش بازار ابزارهای مالی در بازار سرمایه، اوراقی متنوع‌تر از اوراق مشارکت نیز منتشر می‌شوند اما شباهت بسیار بالای این اوراق با یکدیگر، مشتریان را نسبت به مقایسه آنها به‌منظور انتخاب بهتر موقعیت‌های سرمایه‌گذاری بی‌میل می‌کند.


اوراق سلف موازی استاندارد اما رویدادی بود که در دو بورس کالا و انرژی متولد شد و تفاوت‌های قابل ذکر با اوراق مشارکت یا بدهی داشت. این اوراق بر پایه یک دارایی منتشر می‌شدند به این شکل که شرکت به‌منظور تامین مالی، یکی از محصولات خود را پایه انتشار اوراق می‌کرد و از خریداران می‌خواست با خرید اوراق، پول خود را تا سررسید در اختیار تولیدکننده قرار دهند و او در سررسید به آنها سود پرداخت کند. تفاوت مهم تعیین «بازه‌ای از سود» بود به این ترتیب که در برابر سود مشخص سایر اوراق، یک کف و سقف برای پرداخت سود اوراق سلف موازی استاندارد تعیین می‌شود. درصورتی که نرخ کالای پایه تا سررسید بیش از سود حداکثر رشد کند، این سود به خریدار اوراق پرداخت می‌شود و درصورتی که نرخ کالا کمتر از سود حداقل افزایش یابد، پرداخت سود حداقلی توسط فروشنده تضمین می‌شود، بنابراین خریدار اوراق می‌تواند به پرداخت سود حداقلی (که در حدود یا بیشتر از نرخ سود بانکی است) مطمئن باشد و درصورت رشد بهتر قیمت کالای پایه، سود بیشتری دریافت کند.


در مورد قرارداد سلف موازی استاندارد گروه مپنا، کالای پایه «بسته برق» است و سود اوراق بین 18 تا 19 درصد تعیین شده که حتی حداقل سود نیز بیش از سود بانکی است. با توجه به وجود بازار ثانویه برای معامله اوراق، خریدار حتی می‌تواند قبل از سررسید، اوراق را در بازار به فروش برساند و برمبنای نرخ سود سالانه 17.5 درصد سود دریافت کند. وجود بازار ثانویه و امکان نقدشوندگی، ویژگی بسیار بااهمیت اوراق است. امکان «تحویل فیزیکی کالا درصورت وجود شرایط» نیز امکانی است که می‌تواند مصرف‌کنندگان کالای پایه را به خرید ترغیب کند تا در سررسید، کالا را به‌صورت تضمینی دریافت کنند. اما فروشنده اوراق نیز مزایایی را همچون امکان تامین مالی راحت‌تر با توجه به وجود خریداران متعدد با امکانات مالی متفاوت، دارد. همچنین درصورتی که به علت رکود بازار، قیمت کالای تولیدی فروشنده پایین باشد، می‌توان با انتشار اوراق وجه فروش را هم‌اکنون دریافت کرد و با فروش کالا در آینده، از سود بهتری بهره‌مند شد.


2-سیر نزولی قیمت بهره واقعی پول در عرضه‌های کنونی اوراق مشهود است.
بازار سهام موفق شده با اتکاء به مکانیسم عرضه و تقاضا، نرخ بهره واقعی را تعیین کند و در کنار بازار پول، این پارامتر مهم اقتصادی را به شکل غیردستوری معین کند. هم‌اکنون نرخ انواع اوراق دولتی «سخاب» (اسناد خزانه اسلامی) حدود
15 درصد است و این به‌معنای آن است که صاحب سرمایه به‌جز سپرده‌گذاری بانکی با نرخ تعیین شده 15 درصدی بانک مرکزی، امکان چندانی برای کسب سود تضمینی بیشتر ندارد.
نرخ اوراق سلف موازی استاندارد که در دو سال گذشته حتی تا سقف 28 درصد نیز تعیین می‌شد، حال سقف 19 درصدی دارد و استقبال فوق‌العاده از خرید اوراق به معنای آن است که خریداران موقعیتی جذاب برای سرمایه‌گذاری یافته‌اند.
بدیهی است که در شرایط کنونی، می‌توان انتشار بیشتر اوراق را در دستور کار قرار داد تا سرمایه‌گذاران با امید به کسب چنددرصد سود بیشتر به سوی بازار سرمایه بیایند و نقش این بازار در مقایسه با بانک‌ها در تامین مالی اقتصاد کشور، رشد کند.

منبع: جامعه فردا